فروردین 1394
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم ضمن عرض سلام وخوش امد گویی خدمت سروران گرامی هدفم از وبلاگ نویسی فقط رضای خداوند است شاید بتوانم در این راستا عماری برای سید علی زمان باشم از نظرات وپیشنهادات وانتقادات شما گرامیان به گرمی استقبال میکنم ومتشکرم یاعلی(عمار)


 موضوعات 

  • همه
  • سبک زندگی اسلامی
  • طوفان جاهلیت
  • یاد شهدا
  • بیانات حکیمانه حضرت اقا
  • تزکیه نفس
  • جنگ نرم
  • معارف اهل بیت
  • مناسبتهای ملی
  • تزکیه نفس
  • اسلام ستیزی
  • موضوعات اخلاقی
  • احکام
  • تربیت فرزند(تاثیرپاداشهای اجتماعی دررفتار فرزند
  • باشهدا(اخلاص شهیدبروجردی)
  • انتخابات
  • پزشکی درمانی
  • دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران
  • 8سال دفاع مقدس
  • حقوق بشرامریکایی
  • فتنه 18تیرماه78و....
  • فتنه 18تیرماه78و.....
  • جهادتبیین
  • شیوه های جنگ نرم 1
  • تبیین وضعیت اقتصادی موجود
  • محمدباقرقالیباف سیاستمدار ضعیف1
  • بیانات حضرت اقا:ظلم نکنیم
  • با شهدا(شهیداصغرفرشچی)
  • جنگ شناختی براساس ایات قران
  • ازادی غربی
  • پافشاری حجاب درجمهوری اسلامی
  • مطالبه گری
  • بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ
  • اختیارات مقام معظم رهبری درایران
  • چرادرایران مانندکشورهای غربی ازادی وجودندارد؟؟؟
  • حجاب اجباری یا حجاب الزامی
  • بیانات حضرت اقا درخصوص حادثه تروریستی شیراز
  • بیانیه مجمع ملی فعالان امربه معروف و نهی از منکر در پی حادثه تروریستی در شاهچراغ شیراز
  • اراده خداوندمتعال برای ملت ایران
  • من شما زنها رابه رهبری قبول دارم
  • جهادتبیین سرداردلها
  • جهادتبیین ،ایران بدون اسلام
  • جهادتبیین،داعش امریکایی
  • وقتی عمارها نباشند ده تا مالک هم که باشند به عمود خیمه معاویه نمی‌رسند!
  • بیانیه مجمع عالی جهادگران کشور به نمایندگی 42000 گروه جهادی
  • راهپیمایی بزرگ یوم الله 13 ابان1401
  • یوم الله 13 ابان
  • غبارروبی وعطرافشانی گلزارشهدای دانش اموزدرشاهرود
  • غبارروبی وعطرافشانی گلزارشهدای دانش اموزدرشاهرود
  • غبارروبی وعطرافشانی گلزارشهدای دانش اموزدرشاهرود
  • وهابیت را بیشتربشناسید1
  • 17 توصیه امام خامنه ای (حفظه الله) برای احیای واجب فراموش شده
  • 17 توصیه امام خامنه ای (حفظه الله) برای احیای واجب فراموش شده
  • احیای واجب فراموش شده
  • هدف امریکا از تحریم های ظالمانه از منظرامام خامنه ای(حفظه الله)
  • روحانیون فداکاران عرصه تبیین،تبلیغ وجهاد
  • وهابیت را بیشتربشناسید2
  • جهادتببین
  • #ایران_جوان_بمان
  • وهابیت را بیشتربشناسید4
  • وهابیت را بیشتربشناسید5
  • وهابیت را بیشتربشناسید6
  • وهابیت را بیشتربشناسید7
  • حوزه های سکولار
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • جهادتبیین-اغتشاشات ازمنظرامام خامنه ای (حفظه الله)
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • وهابیت را بیشتربشناسید9
  • وهابیت را بیشتربشناسید10
  • وهابیت را بیشتربشناسید11
  • وهابیت را بیشتربشناسید12
  • وهابیت را بیشتربشناسید13
  • قاتل نباشید و فرزندانتان را نکشید.
  • قاتل نباشید و فرزندانتان را نکشید.
  • قاتل نباشید و فرزندانتان را نکشید.
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • #احیای_امربه_معروف_ونهی_ازمنکر
  • #ایران_جوان_بمان
  • دیکتاتورکیست؟؟؟
  • #فتنه ۸۸ یک جنگ احزاب واقعی بود!
  • اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از زبان سردار حاج قاسم سلیمانی
  • اوج حقارت شارلی ابدواز اهانت به ساحت پیامراعظم (ص)تا اهانت به نائب برحق امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
  • جهادتبیین ازمنظر امام خامنه ای (حفظه الله)
  • مدّاحی اهل بیت علیهم‌السلام میراث شیعه است
  • فعالیتهای گروه جهادی شهید محسن حججی خواهران بسیج طلاب شاهرود
  • حماسه حضورمردم ولایتمدار شاهرود درراپیمایی یوم الله22بهمن
  • فعالیتهای گروه جهادی شهید محسن حججی خواهران بسیج طلاب شاهرود
  • جهادتبیین اقتصادی
  • بیانات حضرت اقا درعیدفطر1402
  • بیانات حضرت اقا درعیدفطر(2)1402
  • بیانات حضرت اقا درعیدفطر(3)1402


  •  نوای وبلاگ رهبرمن 


     روزشمار عیدغدیر 

    روزشمار غدیر روزشمارعیدغدیر

     دعای عظم البلا 

    دعای عظم البلا

     دفاع مقدس 

    جنگ دفاع مقدسجنگ

     روزشمارفاطمیه 

    روزشمار فاطمیهفاطمیه


     روزشمارمحرم 

    روزشمار محرم عاشوراروزشمارمحرم

     مرگ بر امریکا 

    مرگ بر آمریکا

     یادگار انقلاب 

    انقلاب اسلامی

     ذکرایام هفته 

    ذکر روزهای هفته

     انس با قران 

    آیه قرآن تصادفی

     دانشنامه مهدویت 

    مهدویت امام زمان (عج)

     پخش زنده حرمها 

    پخش زنده حرم

     زیارت عاشورا 

    زیارت عاشورا

     دعای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه 

    دعای فرج

     جانم فدای رهبر 

    اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم ما را به غیر داغ تو گریان نمیکنند جز در هوای روضه بریشان نمیکنن انان که مومنن امتحان شده اند هر چه کنند بشت به ایمان نمیکنند تا برچم حسین رو بام خانه هاست باور کنید حمله به ایران نمیکنند یاد شهیدان یاد ولایت میاورد بیهوده نیست یاد شهیدان نمیکنند پیران مدعی همین انقلاب ما کاری که میکنند جوانان نمیکنند با نهضت حسینی دوران مخالفند حفظ حریم بیر جماران نمیکنند اسلام زنده است ببینید دشمنان دیگر هوای حمله به لبنان نمیکنند این گردباد های به غیرت درامده تسلیم رهبرند که طوفان نمیکنند صد شکرکه دستان ولی برسرماست دستان ابوالفضل علی یاور ماست ما فاتح فتنه های دورانیم چون سید علی خامنه ای رهبر ماست ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم امروز اگر سینه و زنجیر میزنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر میزنیم ما را نبی قبیله سلمان خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترسید طایفه ای پر اراده ایم ما مثل کوه پشت سید علی ایستاده ایم مردم همیشه نور خدا منجلـی شود / در سینه ای که مملو مهر ولــی شود من افتخار می کــــنم آری خـــدا کــنـد / جـانم فــــدای حضرت سیدعلــــــی شود

     مرگ بر امریکا 

    -->

     نوای وبلاگ 

     
      کارکرد های مثبت ومنفی اینترنت ازدیدگاه امام خامنه ای (حفظه الله) ...
    سخنانی کمتر شنیده‌ شده از رهبر معظم انقلاب

    یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می‌تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازه‌های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می‌توانیم استفاده کنیم؛ ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم؛ چه مانعی دارد؟ از همان شیوه‌هایی که ضلالت را منتشر می‌کنند، می‌شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزارها، استعداد بالایی است.

    کتاب امنیت اخلاقی از دیدگاه رهبری به همت «مجتبی جاویدی» در ۴۸۹ صفحه توسط مرکز پژوهشی‌های مجلس در سال ۱۳۸۹ منتشر شده است. این کتاب به بررسی مفعوم، ابعاد و راهکارهای تحقق امنیت اخلاقی در جامعه از میان سخنان رهبری پرداخته است.

    این کتاب در همه بخش‌هایش مشتمل بر سخنان بسیار مهم و ارزشمندی از سخنان رهبری است که با دسته‌بندی بسیار خوبی در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. بازخوانی سخنان آیت الله خامنه‌ای درباره اینترنت در این کتاب بخشی است که در اینجا بازخوانی شده است.

     

    آیت الله خامنه ای اینترنت شبکه های اجتماعی

    لزوم استفاده از ابزار اینترنت در جهان امروز

    وسیله‌ی خیلی خوبی که از طریق رایانه در اختیار شما قرار می‌گیرد، اینترنت است، که به شبکه‌ی اطلاعات عظیم جهانی وصل می‌شوید. البته بعضی افراد متأسفانه از اینترنت استفاده‌های بد می‌کنند؛ اما باید از معلومات و اطلاعات، استفاده‌های خوب بشود. گاهی شما می‌خواهید درباره‌ی موضوعی مطالعه کنید، اما می‌بینید هیچ منبعی در اختیار ندارید؛ بعد وقتی به اینترنت مراجعه می‌کنید، ناگهان می‌بینید مثلا هزار مقاله در دنیا درباره‌ی این موضوع نادر نوشته شده است. البته ممکن است از این هزار مقاله، مثلا نهصدونودوپنج مقاله، بی‌ربط یا غلط باشد؛ اما بالاخره پنج مقاله‌ی خوب گیر انسان می‌آید و می‌تواند از آنها به عنوان منبع استفاده کند. بنابراین اینترنت هم چیز لازمی است؛ البته متوقف به این است که انسان زبان هم بداند. (بیانات در دیدار ائمه‌ی جمعه‌ی اهل قلم ۰۸/۱۱/۱۳۸۰)

    فواید استفاده از اینترنت

    ۱- دسترسی به منابع اطلاعاتی

    امروز به‌وسیله‌ی رایانه و اینترنت و ارتباط با مراکز علمی دنیا، راحت منابع در اختیار محقق قرار می‌گیرد؛ محققی که دنبال کار باشد. البته باید پشتیبانی‌های مالی هم بشود؛ در این شکی نیست. به اعتقاد من بالاتر از پشتیبانی مالی، پشتیبانی اعتباری و عنوانی است؛ یعنی این عنوان، معتبر دانسته شود. کسانی که در رأس کارهای فرهنگی کلان قرار می‌گیرند، به نظر ما باید اعتبار داشته باشند. مثلا فرهنگستان باید اعتبار داشته باشد؛ دانشنامه‌نگاران باید اعتبار عمومی و ملی داشته باشند؛ همان‌طور که در دنیا این‌طور است. فلان کس عضو فرهنگستان است – این یک عنوان ماندگار است – حتی پدرش هم که مثلا عضو فرهنگستان فرانسه بوده، ذکر می‌کنند که پدرش عضو فرهنگستان بوده؛ یعنی مایه‌ی اعتبار خانوادگی است؛ این واقعا یک ارزش است. کسانی که در این زمینه‌ها کار می‌کنند، اینها را باید به صورت یک ارزش معرفی کنند. (بیانات در دیدار اعضای شورای علمی و هیأت امنای بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۲۵/۳/۱۳۸۳)

    ۲- تبلیغ اسلام

    امروز وظایف حوزه‌های علمیه با گذشته تفاوت‌های زیادی کرده است. حوزه‌ی علمیه فقط برای اقامه‌ی جماعت نیست. منبر رفتن به صورت سنتی هم اگر محتوای عالی و پر مغزی نداشته باشد، کافی نیست. امروز شما ببینید وسایل تبلیغ در دنیا چقدر متنوع شده؛ این طرف دنیا یک نفر جوان پای یک دستگاه کوچک می‌نشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهای فکری و پیشنهادهای عملی را از سوی هر کسی – بلکه هر ناکسی – از آن طرف دنیا دریافت می‌کند. امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطی بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جای دنیا می‌رسد. میدان افکار مردم و مؤمنین، عرصه‌ی کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در یک میدان جنگ و کارزار حقیقی فکری قرار داریم. این کارزار فکری به‌هیچ‌وجه به زیان ما نیست؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آنچه را که نیاز ماست – از مهمات تفکر اسلامی و انبارهای معارف الهی و اسلامی – بیرون بکشیم و صرف کنیم، قطعا برد با ماست؛ لیکن مسأله این است که ما باید این کار را بکنیم. (بیانات در دیدار علما و روحانیون کرمان ۱۱/۲/۱۳۸۴)

    ۳- مقابله با تهدید اینترنتی دشمن

    بعضی افراد بدبینانه به مسائل نگاه می‌کنند و می‌گویند در ده، دوازده سال اخیر – که دوره‌ی زمانی خاصی است و ما به طور قهری بعد از رحلت امام (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در محاسبات خود برای این دوره جمعبندی خاصی می‌کنیم – در دنیای ارتباطات و فرهنگ و نوشتن، تازه‌ها و تجربه‌ها و پیشرفتهای علمی زیادی – مثل اینترنت – پدید آمده که بعضی از آنها چنان توسعه پیدا کرده که پرش ما را گرفته است؛ بنابراین با این مجموعه چه کار می‌خواهید بکنید؟ آنها غافلند از این‌که این ابزارها می‌تواند مورد استفاده‌ی ما هم قرار گیرد. یعنی وقتی اینترنت به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود. ما هم می‌توانیم از آن استفاده کنیم؛ یعنی یک راه دو طرفه است. اگر دشمن می‌تواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازه‌های علمی این رشته استفاده کند، ما هم می‌توانیم استفاده کنیم؛ ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم؛ چه مانعی دارد؟ از همان شیوه‌هایی که ضلالت را منتشر می‌کنند، می‌شود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزارها، استعداد بالایی است. ما از اول انقلاب تاکنون، از همه‌ی ابزارهایی که می‌شده استفاده کنیم، خیلی خوب توانسته‌ایم استفاده کنیم. البته یک بخش آن از دسترس ما خارج است، اما بخش عمده‌ای از آن در دسترس ماست و می‌توانیم از آن استفاده کنیم. باید از این‌گونه ابزارها استفاده کرد تا هرچه ممکن است، دایره‌ی اثرگذاری کار خود را وسیعتر کنیم. (بیانات در دیدار مسؤولان و گروهی از دست اندرکاران مؤسسه‌ی کیهان ۲۳/۵/۱۳۸۰)

    کارکردهای منفی اینترنت

    ۱- اینترنت جریانی افسارگریخته

    در خصوص اینترنت جلسات خوبی برگزار شده و آقای دکتر کی‌نژاد بنده را خاطرجمع کردند. آقای دکتر «معتمدی» هم پیش ما آمدند؛ ایشان هم همین‌طور. کارهایی انجام می‌گیرد، لیکن آقای دکتر معتمدی! آقای دکتر کی‌نژاد! من یقین دارم شما به‌طور کامل درست می‌گویید؛ اما بدانید همه‌ی واقعیت اینترنت، چیزی نیست که شما در گزارش خود آورده‌اید. اینترنت الان مثل یک جریان افسارگسیخته است. آبی از یک طرف سرازیر شده و شما آن وسط، جویی باز کرده‌اید؛ یک مقدار آب از این جوی می‌آید، اما ده جویچه و حتی جویهای بزرگ از این طرف و آن طرف دارد می‌رود و تحت کنترل شما نیست. همان‌طور که آقای خاتمی اشاره کردند، امروز حتی دنیا نگران این مسأله است. در زمان تصدی آقای «عارف» در وزارت پست و تلگراف و تلفن، از دوستان این وزارتخانه پرسیدم آیا برای اینترنت «فایر وال» آورده‌اید؟ گفتند سفارش کرده‌ایم تهیه کنند. … وقتی می‌گویم مهارگسیختگی، معنایش این است. این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلاده‌اش کو؛ بگوید سفارش کرده‌ایم آهنگر قلاده را بسازد! آدم قلاده را درست می‌کند و به گردن سگ می‌اندازد و سپس او را می‌آورد این‌جا می‌بندد. چه لزومی دارد اول ما مدتی خسارتش را تحمل کنیم، بعد بستن آن سخت‌تر شود؟ الان بستن آن سخت‌تر است. در همین کافی‌نت‌ها و بخشهای «آی.اس.پی» و امثال اینها مشکلاتی وجود دارد. آقای معتمدی هم انصافا آدم مؤمن، خدوم و علاقه‌مندی است؛ من این‌طور فهمیده‌ام. ایشان چند ماه قبل از این آمد و به من گزارش داد و من علاقه‌ی به دنبال کردن این کار را در ایشان حس کردم؛ اما عملا کاری صورت نگرفته است. مشکلات ما در تصمیم‌گیریها نیست. ما تصمیم‌گیری می‌کنیم، حرفهای خیلی خوب و زیبا هم می‌زنیم؛ اما دنبال نمی‌شود. چرا دنبال نمی‌شود؟ باید دنبال شود. مسؤولان باید دنبال کنند. (بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۲۶/۹/۱۳۸۱)

    ۲- هجمه علیه تفکرات اسلامی و شیعی

    شما امروز با این چالش مواجه‌اید و مسأله‌ی شما مهمتر و دشوارتر است از مسأله‌ی علامه‌ی حلی یا مسأله‌ی علامه‌ی مجلسی یا مسائل علمای بزرگی که در طول تاریخ بوده‌اند؛ با آنها قابل مقایسه نیست. امروز نشر افکار باطل نه فقط به وسیله‌ی ابزارهای ارتباط جمعی فراوان – مثل رادیو، تلویزیون، اینترنت و انواع و اقسام روشهای الکترونیکی – انجام می‌گیرد، بلکه از شیوه‌های هنری هم استفاده می‌شود. امروز در دنیا پول خرج می‌کنند و فیلمهای گران‌قیمت می‌سازند، برای این‌که غیرمستقیم فکری را وارد ذهنها کنند یا فکری را از ذهنها بیرون بیاورند. یکی از مهمترین نقاط آماج این کارها، افکار دینی و بخصوص افکار اسلامی است. البته بعد از برپا شدن جمهوری اسلامی، بخصوص افکار شیعه هم آماج همین چیزها قرار گرفته است. شما شاید شنیده باشید که در سرزمین فلسطین به وسیله‌ی صهیونیست‌ها یا در امریکا کنفرانس‌های شیعه‌شناسی تشکیل می‌شود و کسانی روی آراء و لایه‌های فکری و شکل اجتماعی شیعیان تحقیق می‌کنند؛ این برای این است که بتوانند با شیعه مبارزه کنند. باید شیعه را بشناسند تا بتوانند با او مبارزه کنند. (بیانات در دیدار علما و روحانیون استان همدان ۱۵/۴/۱۳۸۳)

    امروز دشمن از همه‌ی روشها استفاده می‌کند. من دیروز در جمع جوانها می‌گفتم که امروز صدها سایت اصلی و هزاران سایت فرعی در اینترنت وجود دارد که هدف عمده‌شان این است که تفکرات اسلامی و بخصوص تفکرات شیعی را مورد تهاجم قرار دهند. تهاجم هم تهاجم استدلالی نیست؛ از روشهای تخریبی و از روشهای روانشناسانه و غیره استفاده می‌کنند. همه‌ی اینها پاسخ دارد؛ پاسخهایش هم مشکل نیست؛ بایستی از این وسایل استفاده کرد. باید از آنچه که در اختیار داریم، حداکثر استفاده را بکنیم. ما نه از صدا و سیمایمان، نه از مطبوعاتمان و نه از بسیاری از منابر عظیم عمومی‌مان، چنان که باید و شاید، استفاده نمی‌کنیم. این ضعفهای ماست؛ این ضعفها را بایستی کم کنیم. باید روزبه‌روز نقاط ضعف را کم و نقاط قوت را زیاد کرد؛ و این ممکن است. (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۲۷/۱۱/۱۳۷۹)

    شما رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای گوناگون را ملاحظه کنید؛ اخیرا شبکه‌های گسترده‌ی رایانه‌ای و اینترنت و غیره هم به رسانه‌های قبلی اضافه شده است؛ اما از همه‌ی اینها مهمتر، آن مغزهایی است که پشت سر اینها قرار دارد. هر کس چهار صفحه روزنامه منتشر کرده باشد، می‌داند من چه می‌گویم. این‌که یک برنامه‌ی تبلیغاتی – چه در رایانه (به صورت شبکه‌ی اینترنت)، چه در تلویزیون، چه در رادیو، چه در فلان مطبوعه – در دنیا پخش شود، صورت کار است. پشت سر آن، یک مغز، یک فکر منسجم، یک تصمیم و یک عزم وجود دارد؛ باید از اینها بیمناک بود. مسائل اینها مشخص است؛ با اینها باید مقابله کنید. در موضع نمایندگی مجلس، جایگاه مبارزه‌ی خودتان با اینها را مشخص کنید. (بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۷/۳/۱۳۸۰)

    امروز جنگ در عرصه‌ی دیگری است؛ در عرصه نظامی نیست؛ از راه اینترنت و ماهواره و تبلیغات گوناگون و از راه روزنامه‌نگاران مزدور و از راه عناصری است که در دستگاه‌های حکومتی نفوذ کرده‌اند و برای همان مقصود هم دارند کار می‌کنند. البته در مقابلشان هم یک جبهه‌ی قوی وجود دارد که دارد تلاش و فعالیت می‌کند. اثر این مبارزه هم باید در بنای آینده‌ی کشور ظاهر شود. آنها مایلند یک کشور را از هستی ساقط کنند و قدرت ابتکار و علم را بگیرند؛ و از این‌که یک ملت استعداد خودش را بروز دهد و در صحنه‌های گوناگون به قله برسد، کاملا جلوگیری کنند. هدف یک ملت مبارز در مقابل آنها این است که استعداد خودش را بروز دهد، وارد میدان شود، بر امور خودش تسلط داشته باشد، کشورش را خودش اداره کند، منابعش را خودش استخراج کند و بدرستی هزینه کند، بر عقاید و فرهنگ و ایمان خودش پافشاری کند و راه خودش را انتخاب کند. یک چنین جبهه‌گیری را جمهوری اسلامی مطرح کرده است. (بیانات در دیدار اعضای جامعه‌ی اسلامی دانشجویان ۱۵/۱۱/۱۳۸۳)

    نحوه واکنش در مقابله با تهدیدات اینترنتی

    ۱- استفاده از فیلترهای مناسب و لازم

    [سوال: خواهشمندم توضیح دهید که چرا چینِ کمونیست، اینترنت را بشدت سانسور می‏کند، ولی در ایرانِ اسلامی این کار انجام نمی‏شود.]

     پاسخ: در همه جای دنیا – مخصوص چین نیست – وقتی این جهاز عظیم و فراگیر اینترنت وارد می‏شود، معمولاً فیلترهایی هم هست که هر کشوری به فراخور تمایلات و تفکرات و مصالحی که دارد، آنها را کار می‏گذارد؛ این یک چیز طبیعی است. در این‏جا هم در آغاز کار مقداری بی‏توجهی شد، لکن بعد اقداماتی کردند؛ و باید بکنند؛ این درست است؛ البته که باید فیلترهای مناسب و لازم را بگذارند. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی۲۲/۲/۱۳۸۲)

    ۲- استفاده از رسانه‌های اسلامی چون منبر

    اگر این دو نکته – آن نکته‌ی شکلی و این نکته‌ی محتوایی – مورد توجه قرار گیرد، شما بدانید روحانیت و جامعه‌ی علمی و مذهبی، همچنان در قله‌ی تأثیرگذاری عمیق تبلیغاتی خواهد بود و خواهد ماند. البته تلویزیون و اینترنت و ماهواره و غیره، تبلیغات گذرای خودشان را خواهند داشت؛ اما تبلیغات عمیق، متعلق به این مجموعه خواهد ماند. امروز این وظیفه است؛ هم وظیفه‌ی بنده، هم وظیفه‌ی شما، هم وظیفه‌ی آقای احسانبخش و هم وظیفه‌ی بقیه‌ی علما. باید برای این کار برنامه‌ریزی شود. (بیانات در جمع علما و روحانیون در مصلای رشت ۱۲/۲/۱۳۸۰)

    امروز همه‌ی ابزارهای پیشرفته‌ای که در اختیار ما قرار دارد – شیوه‌های هنری و شیوه‌های گوناگون نو – باید در اختیار تفکر اسلامی و فکر صحیح اسلامی باشد؛ لیکن منبر نماز جمعه چیزی است که در جای خود اهمیت فراوانی دارد. خطاست اگر کسی تصور کند حالا که رادیو و تلویزیون و تئاتر و سینما و وسایل گوناگون تبلیغی و وسایل جدید الکترونیکی و اینترنت هست، دیگر خطبه‌های نماز جمعه چه‌کاره است؛ نه این خطاست. خطبه‌ی نماز جمعه جایگاه و تأثیر بسیار والای خود را دارد. مخاطبان نماز جمعه هم یک قشر خاص نیستند؛ همه‌ی قشرهای مردمند؛ به شرطی که ما بتوانیم به وظیفه‌ی خود در زمینه‌ی خطبه‌های نماز جمعه و این خطابه‌ی مهم و مؤثر آشنا شویم و عمل کنیم، که خوشبختانه در بسیاری از موارد این‌طور هم هست. گزارشی هم که جناب آقای «تقوی» دادند، مژده‌دهنده‌ی این معنا بود که رو به بهتر شدن هم هست. (بیانات در دیدار ائمه‌ی جمعه‌ی سراسر کشور ۱۵/۷/۱۳۸۱)

    جلسه‌ی بسیار خوب، مطلوب، صمیمی، باصفا و ناشی از روح طلبگی است که در همه‌ی دوستان بحمدالله هست. همه‌ی اشتغال آقایان به مسأله‌ی منبر و تبلیغ است و این امر، بسیار مهم است. بعضی تصور می‌کنند که با آمدن وسایل ارتباط جمعی مدرن، از قبیل مطبوعات گوناگون، تلویزیون، رادیو و اینترنت، نقش منبر با این شکل که واعظ با پنجاه یا صد نفر حرف بزند، به پایان رسیده است. بنده به هیچ‌وجه چنین اعتقادی ندارم و معتقدم هیچ‌چیز جای منبر را نمی‌گیرد. (بیانات در دیدار جامعه‌ی وعاظ تهران ۲۸/۱۰/۱۳۸۱)

    عنصر [مهم]، هنرمندی در نحوه‌ی بیان است. من به منبر خیلی عقیده دارم. امروز اینترنت، ماهواره، تلویزیون و ابزارهای گوناگون ارتباطی فراوان هست، اما هیچ‌کدام از اینها منبر نیست؛ منبر یعنی روبه‌رو و نفس‌به‌نفس حرف زدن؛ این یک تأثیر مشخص و ممتازی دارد که در هیچ‌کدام از شیوه‌های دیگر، این تأثیر وجود ندارد. این را باید نگه داشت؛ چیز باارزشی است؛ منتها بایستی آن را هنرمندانه ادا کرد تا بتواند اثر ببخشد. (بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه‌ی ماه محرم ۵/۱۱/۱۳۸۴)

    وضعیت مناسب نسل سوم علیرغم عواملی چون اینترنت

    کسانی این‌طور وانمود می‌کنند نسلی که روی کار می‌آید – که اصطلاحاً به آن «نسل سوم انقلاب» می‌گویند – پشت‌کرده‌ی به انقلاب و رویگردان از ارزشهای دینی است؛ یا اگر هم نیست، به طور اجتناب‌ناپذیری این‌گونه خواهد شد! بنده صددرصد حرف آنها را رد می‌کنم. نه این‌که من عوامل فسادبرانگیز فرهنگی را نمی‌بینم یا نمی‌شناسم یا از آنها خبر ندارم؛ نخیر، بنده از ماهواره و اینترنت و رمانها و فیلمها و آهنگها و حرفهای فاسد کاملا خبر دارم و آنها را دست کم نمی‌گیرم. من عمرم را در میان جوانان گذرانده‌ام. از دورانی که خودم جوان بودم، با جوانان دانشگاهی که خارج از محیط ما بودند، ارتباط برقرار کردم؛ تا امروز هم ارتباط من با جوانان قطع نشده است. بنابراین می‌دانم حال و هوای جوانی چیست و امروز در فضای جوانی ما چه می‌گذرد؛ اما معتقدم نسل کنونی امروز این قدر هم آسیب‌پذیر و شکننده نیست؛ این را بد فهمیده‌اند. این نسل در محیطی بار آمده که از محیط سی سال و سی‌وپنج سال قبل به مراتب پاکیزه‌تر و بهتر است. کسانی که در این محیط متولد شده‌اند، به برکت هدایت دینی توانستند آن کار عظیم را انجام دهند و آن ایمان‌های پولادین و استوار را عرضه کنند. من معتقدم که این نسل نسبت به آن نسل، در محیط بهتری پرورش یافته و آمادگی‌ها و آگاهی‌های به مراتب بهتر و بالاتری دارد. بنده وقتی حدود بیست سالم بود، هرگز آگاهی‌هایی که امروز شما جوان بیست ساله دارید، نداشتم. امروز جوان ایرانی، آگاه و بامعرفت و بصیر و سیاسی و اهل تحلیل است و از همه بالاتر باایمان است. (بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت ۱۲/۲/۱۳۸۰)

    موضوعات: عیدغدیر  لینک ثابت

    [شنبه 1394-01-29] [ 06:26:00 ب.ظ ]  



      سخنان حکیمانه امام خامنه ای (حفظه الله )درخصوص مذاکرات هسته ای وتحولات یمن........... ...

     

    حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز 94/1/20 در دیدار جمعی از بانوان، شاعران و ذاکران اهل بیت علیهم السلام ضمن تبریک سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)، مطالب بسیار مهمی را درخصوص مذاکرات هسته ای و همچنین تحولات یمن بیان کردند.
    ایشان سخنان خود را با این مقدمه شروع کردند که «برخی سؤال می کنند چرا رهبری درباره مذاکرات اخیر هسته ای موضع گیری نکرده است؟»
    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: علت موضع گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته ای می گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام آوری میان دو طرف بوجود نیامده است.
    حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: چنین وضعیتی نیاز به موضع گیری ندارد.
    ایشان گفتند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته ای هستید یا مخالف»، می گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است.
    رهبر انقلاب اسلامی افزودند: همه مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بد معامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند.
    ایشان گفتند: آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد.
    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه چند نکته را متذکر شدند و گفتند: من هیچگاه درخصوص مذاکره با امریکا خوشبین نبودم و این موضوع هم بواسطه یک توهم نیست بلکه بدلیل تجربه‌ای است که در این باره وجود دارد.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر در آینده جزئیات مسائل و حوادث و یادداشتهای مذاکرات هسته ای این روزها منتشر شود، همه متوجه خواهند شد که این تجربه ما از کجا نشأت می گیرد.
    ایشان خاطرنشان کردند: با اینکه به مذاکره با امریکا خوشبین نبودم اما از این مذاکرات موردی با تمام وجود حمایت کردم و اکنون نیز حمایت می کنم.
    رهبر انقلاب اسلامی گفتند: من از توافقی که عزت ملت ایران را تأمین کند، صددرصد حمایت می کنم و اگر کسی بگوید که رهبری با رسیدن به توافق مخالف است، سخن خلاف واقع گفته است.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه ایشان با توافقی که منافع ملت و کشور را تأمین کند، کاملاً موافق هستند، افزودند: البته این را هم گفته ام که «توافق نکردن بهتر از توافق بد است»، زیرا قبول نکردن توافقی که بخواهد منافع ملت ایران را پایمال کند و عزت ملت را از بین ببرد، شرف دارد بر توافقی که بخواهد ملت ایران را تحقیر کند.
    رهبر انقلاب اسلامی سپس به یک ابهام صراحتاً پاسخ دادند و گفتند: برخی اوقات گفته می شود که جزئیات این مذاکرات، زیر نظر رهبری است در حالیکه این سخن دقیق نیست.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: من نسبت به مذاکرات بی تفاوت نیستم اما تا بحال در جزئیات مذاکرات دخالت نکرده ام و از این پس هم دخالت نخواهم کرد.
    ایشان خاطرنشان کردند: من مسائل کلان، خطوط اصلی، چارچوبها و خط قرمزها را عمدتاً به رئیس جمهور و در برخی موارد محدود به وزیر امور خارجه گفته ام اما جزئیات در اختیار آنها است.
    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بنده به مجریان مذاکرات هسته ای اعتماد دارم و تاکنون تردیدی نسبت به آنها نداشته ام و ان شاءالله که در آینده هم، اینچنین باشد اما درخصوص مذاکرات هسته ای، دغدغه جدی دارم.
    حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به طرف مقابل که اهل فریب و دروغ و عهد شکنی و حرکت درخلاف مسیر صحیح است، علت دغدغه جدی را این موضوع دانستند و گفتند: یک نمونه از چنین رفتارهای طرف مقابل در مذاکرات اخیر اتفاق افتاد و کاخ سفید بعد از گذشت حدود دو ساعت از پایان مذاکرات، بیانیه چند صفحه ای را در تبیین مذاکرات منتشر کرد که در اغلب موارد خلاف واقع بود.
    ایشان افزودند: نگارش چنین بیانیه ای در مدت 2 ساعت امکان پذیر نیست بنابراین آنها در همان زمانی که در حال مذاکره با ما بودند، مشغول تدوین بیانیه ای مخدوش، غلط و برخلاف محتوای مذاکرات بودند.
    رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه طرف مقابل ما، طرف بد عهد و متقلبی است، خاطرنشان کردند: نمونه دیگر این است که آنها بعد از هر دور مذاکرات، سخنان علنی بیان می کنند و سپس خصوصی می گویند، این سخنان برای آبروداری در داخل و برای مقابله با مخالفان است در حالیکه این مسائل به ما ربطی ندارد.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آنها براساس همان ضرب المثل معروف که «کافر همه را به کیش خود پندارد» می گویند اگر رهبری ایران هم مخالفتی با مذاکرات کند، سخن واقعی آنها نیست بلکه برای آبروداری داخلی است در حالیکه آنها واقعیات داخل ایران را نمی فهمند.
    ایشان تأکید کردند: سخنان رهبری با مردم براساس اعتماد متقابل است و همانطور که مردم به بنده حقیر اعتماد دارند، من هم نسبت به مردم اعتماد کامل دارم و معتقدم که همواره دست خدا با این مردم است.
    رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حضور مردم در سرمای 22 بهمن، و در گرمای ماه رمضان در روز قدس، همه نشانه های دست خدا است و ما هم بر همین اساس به مردم اعتماد کامل داریم و سخن ما با آنان در چارچوب این احساس و صدق و بصیرت مردم است.
    حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: من نسبت به نحوه رفتار طرف مقابل در ادامه مذاکرات دغدغه دارم.
    ایشان با اشاره به برخی موافقت ها و مخالفت ها با مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: نباید در این خصوص مبالغه و عجله شود بلکه باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.
    رهبر انقلاب اسلامی در عین حال به مسئولان تأکید کردند که باید مردم و بخصوص نخبگان را در جریان جزئیات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچ چیز محرمانه ای وجود ندارد.
    حضرت آیت الله خامنه ای در جریان قرار دادن مردم و نخبگان را از جزئیات مذاکرات هسته ای، مصداق همدلی مسئولان با مردم خواندند و تأکید کردند: همدلی یک موضوع دستوری نیست بلکه باید آن را بوجود آورد و رشد داد که شرایط کنونی فرصت مناسبی برای بوجود آمدن همدلی با مردم است.
    ایشان در ادامه یک پیشنهاد را به مسئولان مطرح کردند و گفتند: مسئولان که افراد صادق و علاقمند به منافع ملی هستند باید منتقدین شاخص مذاکرات را دعوت کنند و با آنان صحبت کنند؛ اگر در مطالب آنان، نکته ای بود، از آن برای پیشبرد بهتر مذاکرات، استفاده کنند و اگر نکته ای هم نبود، آنان را قانع کنند.
    رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این مصداق همدلی و یکسان سازی دلها و عمل ها است.
    حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ممکن است مسئولان بگویند بعلت فرصت سه ماهه برای رسیدن توافق، زمان زیادی بمنظور بحث و شنیدن سخنان منتقدین وجود ندارد که در پاسخ باید گفت این فرصت سه ماهه یک موضوع غیرقابل تغییر نیست و اگر این مدت زمان افزایش یابد هیچ اشکالی ندارد همانگونه که طرف مقابل در برهه ای از مذاکرات، زمان را هفت ماه عقب انداختند.
    رهبر انقلاب اسلامی در ادامه بار دیگر با تأکید بر اینکه مذاکره با امریکاییها فقط در مورد موضوع هسته ای است و نه هیچ موضوع دیگری خاطرنشان کردند: البته مذاکرات درخصوص موضوع هسته ای یک تجربه است. اگر طرف مقابل از کج تابی های خود دست بردارد، این تجربه را می توان در مسائل دیگر ادامه داد اما اگر طرف مقابل به کج تابی های خود ادامه دهد، تجربه قبلی ما در بی اعتمادی به امریکا تقویت خواهد شد.
    حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اظهار گلایه از برخی موضع گیریها که طرف مقابل را جامعه بین المللی می داند افزودند: طرف مقابل ملت ایران که بدعهدی می کند، امریکا و سه کشور اروپایی است و نه جامعه بین المللی. جامعه بین المللی همان 150 کشوری هستند که رؤسا و نمایندگان ارشد آنها چند سال پیش در اجلاس غیرمتعهدها در تهران شرکت کردند و اینکه گفته می شود طرف مقابل ما جامعه بین المللی است که باید به ما اعتماد کند، سخن بی موردی است.
    رهبر انقلاب اسلامی سپس به مواردی که ایشان در جلسات خصوصی از مسئولان در موضوع هسته ای مطالبه کرده اند، اشاره کردند و گفتند: من اصرار دارم که مسئولان، دستاوردهای کنونی هسته ای را بسیار با اهمیت تلقی کنند و آنها را کم ارزش و سبک نشمارند.
    حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه صنعت هسته ای یک ضرورت برای کشور است، افزودند: اینکه برخی روشنفکرنماها بگویند «صنعت هسته ای را برای چه می خواهیم؟»، یک فریب است.
    ایشان با اشاره به نیاز کشور به صنعت پیشرفته هسته ای در عرصه های انرژی، تولید رادیودارو، شیرین کردن آب دریا، و کشاورزی خاطرنشان کردند: مهمترین ویژگی صنعت هسته ای کشور این است که دستیابی به این صنعت بسیار مهم، نتیجه انفجار استعدادهای ذاتی جوانان ایرانی بوده است، بنابراین روند پیشرفت در صنعت هسته ای باید ادامه یابد.
    رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعاهای چند کشور جنایتکار همچون امریکا که از بمب اتمی استفاده کرده و یا فرانسه که آزمایشهای هسته ای خطرناک انجام داده است، گفتند: آنها ما را متهم به تلاش برای ساخت بمب اتمی می کنند، در حالیکه نظام اسلامی ایران بر مبنای فتوای شرعی و همچنین بر مبنای عقلانی، هیچگاه بدنبال سلاح هسته ای نبوده و نخواهد بود، و آن را مایه دردسر می داند.
    حضرت آیت الله خامنه ای مطالبه بعدی از مسئولان را، اعتماد نکردن به طرف مقابل خواندند و افزودند: اخیراً یکی از مسئولان صریحاً گفت که ما به طرف مقابل اعتماد نداریم، که اینگونه موضعگیریها خوب است.
    ایشان با تاکید بر اینکه نباید فریب لبخند طرف مقابل را خورد و نباید به وعده های نقد او اعتماد کرد، گفتند: نمونه بارز این مسئله، مواضع و سخنان رئیس جمهور امریکا بعد از بیانیه اخیر است.
    رهبر انقلاب، لغو یکجای تحریمها را یکی دیگر از مطالبات از مسئولان بیان کردند و افزودند: این موضوع بسیار مهم است و تحریمها باید در همان روز توافق به طور کامل لغو شوند.
    حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اگر قرار باشد لغو تحریمها به یک فرآیند جدید مرتبط شود، اساس مذاکرات بی‌معنا خواهد بود، زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریمهاست.
    حضرت آیت الله خامنه ای در بیان مطالبه بعدی به بحث بازرسیها اشاره و تأکید کردند: مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانه نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولین نظامی کشور نیز به هیچ وجه اجازه ندارند که به بهانه نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند، و یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند.
    ایشان افزودند: لازم است توانایی دفاعی کشور و مشت محکم ملت در عرصه نظامی همچنان محکم بماند و روز بروز نیز محکم‌تر شود. همچنین به هیچ وجه نباید در مذاکرات، حمایت از برادران مقاوممان در نقاط مختلف مورد خدشه قرار گیرد.
    رهبر انقلاب اسلامی در خصوص شیوه نظارت بر برنامه هسته ای ایران نیز تاکید کردند: هیچگونه شیوه نظارت غیر متعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدوده همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام میشود اعمال شود، نه بیشتر.
    تذکر آخر رهبر معظم انقلاب در خصوص ضرورت تداوم توسعه فنی برنامه هسته ای کشورمان بود.
    ایشان تاکید کردند: توسعه علمی و فنی در ابعاد گوناگون باید ادامه یابد البته تیم مذاکره کننده ممکن است لازم بداند که برخی محدودیتها را قبول کند که در این زمینه حرفی نداریم اما توسعه فنی باید حتماً ادامه یابد و با قدرت پیش رود.
    حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: تأمین این خواسته ها برعهده مذاکره کنندگان است و باید با بهره گیری از نظرات افراد مطلع و امین و همچنین نظرات منتقدان، شیوه های درست مذاکراتی را پیدا و دنبال کنند.
    حضرت آیت الله خامنه ای سپس در بخش دیگری از سخنان خود به تحولات بسیار مهم یمن اشاره و تأکید کردند: سعودیها با تجاوز به یمن، خطا و اشتباه کردند و بدعت بدی را در منطقه بنیان گذاشتند.
    رهبر انقلاب کار این روزهای دولت سعودی در یمن را مشابه جنایت صهیونیستها در غزه خواندند و به دو جنبه مهم این موضوع پرداختند.
    ایشان اقدام علیه ملت یمن را «جنایت، نسل کشی و قابل تعقیب بین المللی» دانستند و افزودند: کشتن کودکان، تخریب خانه ها و نابود کردن زیر بناها و ثروتهای ملی یک کشور، جنایتی بزرگ است.
    رهبر انقلاب تأکید کردند: یقیناً سعودیها در این مسئله خسارت و ضرر خواهند کرد و به هیچ وجه پیروز نخواهند شد.
    حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص دلیل پیش بینی شکست سعودیها گفتند: دلیل این پیش بینی واضح است، زیرا توانایی نظامی صهیونیستها چندین برابر سعودیها و منطقه غزه نیز یک منطقه کوچک بود، اما آنها نتوانستند موفق شوند، در حالیکه یمن، کشوری پهناور و با جمعیت دهها میلیونی است.
    رهبر انقلاب تأکید کردند: سعودیها در این ماجرا قطعاً ضربه خواهند خورد و بینی آنها به خاک مالیده خواهد شد.
    ایشان با اشاره به سوابق سعودیها در مسائل سیاست خارجی گفتند: ما با سعودیها در مسائل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم اما همیشه می گفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می دهند، اما چند جوان بی تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه می دهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد.
    رهبر انقلاب اسلامی خطاب به دولت سعودی تأکید کردند: این حرکت در منطقه قابل قبول نیست و من هشدار می دهم که باید دست از حرکت جنایت آمیز در یمن بردارند.
    حضرت آیت الله خامنه ای سپس به حمایت و دفاع امریکا از دولت سعودی اشاره کردند و افزودند: این طبیعت امریکاست که در همه قضایا بجای اینکه از مظلوم حمایت کند، طرف ظالم را می گیرد، اما آنها نیز در این موضوع ضربه خواهند دید و شکست خواهند خورد.
    ایشان با اشاره به ادعای دخالت ایران در یمن گفتند: هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده و بهانه های ابلهانه ای که از نظر خداوند، ملتها و منطق بین المللی مردود است برای دخالت در یمن جور می کنند، اما این کارها را دخالت نمی دانند و در مقابل، ایران را متهم می کنند.
    رهبر انقلاب، ملت یمن را ملتی کهن و با سابقه دیرین که ظرفیت و توانایی تعیین دولت خود را دارد خواندند و مجدداً تأکید کردند: لازم است دولت سعودی هرچه زودتر دست از این جنایت های فاجعه بار بردارد.
    حضرت آیت الله خامنه ای نقشه اولیه طراحی شده توسط بدخواهان ملت یمن را، ایجاد خلأ قدرت و بوجود آوردن شرایطی مشابه وضعیت بسیار بد و رقت بار لیبی خواندند و گفتند: خوشبختانه در تحقق چنین هدفی ناکام ماندند زیرا جوانان مؤمن، علاقمند و معتقد به راه و روش حضرت امیرالمؤمنین (ع) اعم از شیعه، سنی، زیدی و حنفی مقابل آنان ایستادند و از این به بعد نیز ایستادگی کرده و پیروز خواهند شد.
    حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای بیانات خود ضمن گرامیداشت یاد مرحوم آهی، به عنوان مداحی متعهد، پایبند، خیرخواه و پر تلاش نکاتی را خطاب به مداحان متذکر شدند.
    «قدر دانستن فرصت حضور جمعیت انبوه بویژه جوانان در مجالس اهل بیت(ع)» و «لزوم ترویج معارف دین و سبک زندگی اسلامی و سوق دادن مخاطبان برای عمل به مسئولیتهای بزرگ این دوران»، اولین نکته ای بود که رهبر انقلاب خطاب به مداحان بیان کردند.

    «پرهیز از انحراف و خرافه گرایی و ایجاد گره در اعتقادات جوانان» نیز از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.

     

    موضوعات: پندهای حکیمانه  لینک ثابت

    [جمعه 1394-01-21] [ 10:51:00 ب.ظ ]  



      بشارت بهشت بر شيعيان حضرت زهرا(س) ...

     

    بشارت بهشت بر شيعيان حضرت زهرا(س)

      چنانكه رسول اكرم به شيعيان اميرالمؤمنين و فرزندان معصومش بشارت بهشت را داده است و در منقبت و عظمت مقام آنان مطالبى بيان داشته‏اند، نسبت به شيعيان زهرا عليهاالسلام نيز عينا با ذكر همان مناقب مژده‏ى بهشت داده‏اند. شيعه يعنى تابع و پيرو و اقتداكننده. شيعه‏ى على كسى است كه از على عليه‏السلام هدايت مى‏يابد و همراه او و متمسك و دست به دامان اوست. شيعه‏ى فاطمه عليهاالسلام در اخبار عينا در رديف شيعيان على است. گاه پيامبر اكرم در مدح شيعيان اميرالمؤمنين سخن مى‏گويد، و گاه در منقبت شيعيان فاطمه سلام‏اللَّه‏عليها و همين روش رسول خدا نشانگر اين است كه حضرت زهرا عليهاالسلام خود استقلال دارد و داراى كرامات و مقام والا و صاحب ولايت كبرى مى‏باشد.

    اينك حديثى از پيامبر اكرم در شان آن حضرت:
    «عن جابر بن عبداللَّه مرفوعالا اذا كان يوم القيامة تقبل ابنتى فاطمة على ناقة من نوق الجنة…، خطامها من لولو رطب، قوائمها من الزمرد الاخضر، ذنبها من المسك الاذفر، عيناها ياقوتتان حمراوان، عليها قبة من نور، يرى ظاهرها من باطنها، و باطنها من ظاهرها، داخلها عفو اللَّه، خارجها رحمةاللَّه، على راسها تاج من نور، للتاج سبعون ركنا، كل ركن مرصع بالدر و الياقوت. يضى‏ء كما يضى‏ء الكوكب الدرى فى افق السماء على يمينها سبعون الف ملك، و عن شمالها سبعون الف ملك، و جبرئيل آخذ بخطام الناقة، ينادى باعلى صوته:
    غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه‏بنت محمد؛ فلا يبقى يومئذ نبى و لا رسول و لا صديق و لا شهيد الا غضوا ابصارهم حتى تجوز فاطمة فتسير حتى تحاذى عرش ربها جل جلاله…، فاذا النداء من قبل اللَّه جل جلاله: يا حبيبتى و ابنة حبيبى، سلينى تعطى، واشفعى تشفعى…. فتقول: الهى و سيدى ذريتى و شيعتى، و شيعة ذريتى و محبى، و محبى ذريتى. فاذا النداء من قبل اللَّه جل جلاله: اين ذرية فاطمة و شيعتها و محبوها و محبو ذريتها، فيقبلون و قد احاط بهم ملائكة الرحمة، فتقدمهم فاطمة، حتى تدخلهم الجنة». (1)
     

    جابر بن عبداللَّه از رسول خدا روايت مى‏كند كه فرمود:
    «هنگامى كه روز قيامت فرارسد، دخترم فاطمه سوار بر ناقه‏اى از ناقه‏هاى بهشتى وارد عرصه محشر مى‏شود، كه مهار آن ناقه از مرواريد درخشان و چهارپاى آن از زمرد سبز، دنباله‏اش از مشك بهشتى، چشمانش از ياقوت سرخ، و بر فراز آن، قبه‏اى (خيمه‏اى) از نور، كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است. فضاى داخل آن قبه، انوار عفو الهى و خارج آن خيمه، پرتو رحمت خدايى است. و بر فرازش تاجى از نور كه داراى هفتاد پايه است از در و ياقوت كه همانند ستارگان درخشان در افق آسمان نورافشانند. از جانب راست آن مركب هفتاد هزار ملك، و از طرف چپ آن هفتاد هزار فرشته است- و جبرئيل در حالى كه مهار ناقه را گرفته است- با صداى بلندى ندا مى‏كند: نگاه خود را فراسوى خويش گيريد، و نظرها به پايين افكنيد، اين فاطمه دختر محمد است كه عبور مى‏كند. در آن هنگام، حتى انبيا و صديقين و شهدا همگى از ادب، ديده فرومى‏گيرند؛ تا اينكه فاطمه عبور مى‏كند و در مقابل عرش پروردگارش قرار مى‏گيرد، آنگاه از جانب خدا جل جلاله ندا مى‏شود: اى محبوبه‏ى من، و اى دختر حبيب من، بخواه از من آنچه مى‏خواهى؛ تا عطايت كنم و شفاعت كن هر كه را مايلى تا قبول فرمايم. در جواب عرضه مى‏دارد: اى خداى من، و اى مولاى من، درياب ذريه‏ى مرا، شيعيان مرا، پيروان مرا، و دوستان ذريه‏ى مرا. بار ديگر از جانب حق خطاب مى‏رسد: كجا هستند ذريه فاطمه و پيروان او؟ كجايند دوستدارانش، و دوستداران ذريه‏ى او؟ در آن هنگام جماعتى به پيش مى‏آيند و فرشتگان رحمت آنان را از هر سوى در ميان مى‏گيرند. و فاطمه عليهاالسلام در حالى كه پيشگام آنهاست همگى را همراه خود به بهشت وارد مى‏فرمايد».

    حضرت صديقه سلام‏اللَّه‏عليها در روز قيامت سوار بر مركبهاى متفاوت به تناسب مواقف متعدد است؛ و اينكه در احاديث وارده، مركبهاى آن حضرت، متفاوت ذكر شده است، و به نظر بعضى‏ها نوع مركب مورد اختلاف بوده است صحيح نيست. زيرا هر مركبى كه بيان شده است با مشخصات معين در موقف معين بوده و همه‏اش درست جاى اختلاف نيست؛ و علت اختلاف در مشخصات مركب، از اين جهت است كه هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام به سوى عرش الهى سير مى‏كند مركب خاصى دارد، وقتيكه از مقابل عرش به جانب بهشت روان است يك مركب مخصوص ديگر؛ و همچنين هنگام ورود به‏بهشت و جولان و طيران در فضاى رحمت الهى- همانند جعفر طيار- داراى مركبهاى خاص و گوناگون مى‏باشد.

    در روايتى كه ذكر شد، و مشخصات يكى از مركبهاى آن حضرت بيان گرديد و گفته شد كه جبرئيل مهار ناقه‏ى بهشتى زهرا سلام‏اللَّه‏عليها را در روز محشر مى‏گيرد. مى‏توان گفت كه جبرئيل، نماينده‏ى خاص خداى لامكان، در هر مكان و موقفى است و در برخى از آيات و روايات كه جمله‏ى «خدا آمد» بكار رفته است، دانشمندان همه را حمل بر آمدن جبرئيل نماينده‏ى حق تبارك و تعالى نموده‏اند؛ لذا هنگام ورود فاطمه عليهاالسلام به عرصه‏ى محشر، آن يكتا كنيز برگزيده‏ى خدا و بانوى بانوان عالم از اولين و آخرين، همين شايسته‏ى اوست كه مهار مركبش را جبريل امين بگيرد و با افتخار ندا كند:
    «غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمة بنت محمد». (2)

    در يك روايت ديگر از رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم چنين نقل شده است كه فرمود: «… ينادى مناد من بطنان العرش، يا اهل القيامه غضوا ابصاركم، هذه فاطمه بنت محمد، تمر على الصراط، فتمر فاطمه عليها و تمر شيعتها على الصراط كالبرق الخاطف…». (3)
    «روز قيامت منادى از ميان عرش الهى ندا مى‏كند: اى اهل محشر چشمان خود فروگيريد، اين فاطمه دختر محمد است كه از صراط عبور مى‏كند، آنگاه فاطمه با شيعيان بسرعت برق از صراط مى‏گذرند».

    در حديث ديگرى از حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم منقول است كه فرمود: «… ثم يقول جبرئيل: يا فاطمه سلى حاجتك. فتقولين: يا رب شيعتى. فيقول اللَّه عز و جل: قد غفرت لهم. فتقولين: يا رب شيعه ولدى. فيقول اللَّه: قد غفرت لهم. فتقولين: يا رب شيعه شيعتى. فيقول اللَّه: انطلقى فمن اعتصم بك فهو معك فى الجنه. فعند ذلك يود الخلائق انهم كانوا فاطميين، فتسيرين و معك شيعتك و شيعه ولدك و شيعه اميرالمؤمنين آمنه روعاتهم…». (4)
    «پس آنگاه جبرئيل عرض مى‏كند: اى فاطمه، هر چه مى‏خواهى از خداى خويش طلب كن. فاطمه عرض مى‏كند: خدايا، شيعيان مرا درياب. خطاب مى‏رسد: همه‏ى شيعيان تو را آمرزيدم. عرضه مى‏دارد: پروردگارا، شيعه‏ى فرزندانم را نيز نجات بده. ندا مى‏آيد: همه‏ى آنان را بخشيدم؛ يا فاطمه، اينك در ميان اهل محشر برو و هر كسى كه به تو پناهنده شود، همراه تو به بهشت وارد خواهد شد. پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم سپس به سخنان چنين ادامه داد: در آن هنگام همه‏ى مردم آرزو مى‏كنند كه اى كاش ما نيز فاطمى بوديم. يا فاطمه، در چنين روزى است كه شيعيان تو، پيروان اولاد تو، و شيعيان اميرالمؤمنين در پى تو به سلامت وارد بهشت مى‏شوند».

    جناب جابر در يك حديث مفصل از حضرت باقر سلام‏اللَّه‏عليه نقل مى‏كند كه فرمود:
    «… واللَّه يا جابر انها ذلك اليوم لتلتقط شيعتها و محبيها كما يلتقط الطير الحب الجيد من الحب الردى‏ء، فاذا سار شيعتها معها عند باب الجنه، يلقى اللَّه فى قلوبهم ان يلتفتوا، فاذا التفتوا فيقول اللَّه عز و جل: يا احبائى ما التفاتكم؟ فقد شفعت فيكم فاطمه بنت حبيبى. فيقولون: يا رب احببنا ان يعرف قدرنا فى مثل هذا اليوم. فيقول اللَّه: يا احبائى ارجعوا و انظروا من احبكم لحب فاطمه، انظروا من اطعمكم لحب فاطمه، انظروا من كساكم لحب فاطمه، انظروا من سقاكم شربه فى حب فاطمه، انظروا من رد عنكم غيبه فى حب فاطمه، خذوا بيده و ادخلوه الجنه. قال ابوجعفر: واللَّه لا يبقى فى الناس الا شاك او كافر او منافق…». (5)

    «به خدا قسم يا جابر، اين است همان روزى كه مادرم زهرا شيعيان خود را از ميان اهل محشر جدا مى‏كند چنان مرغى كه دانه‏هاى خوب را از بد جدا مى‏سازد. و چون همراه فاطمه شيعيانش به در بهشت مى‏رسند، خدا در قلب آنان چنين القاء مى‏فرمايد كه به پشت سر خويش نگاه كنند؛ آنگاه كه به عقب سر خود نظر افكنند، از جانب خداى تعالى خطاب مى‏شود: سبب چيست كه شما به پشت سرتان نگاه مى‏كنيد؟ من كه شفاعت فاطمه دخترم حبيبم محمد را درباره‏ى شما پذيرفتم. عرض مى‏كنند: پروردگارا دوست مى‏داريم قدر و منزلت ما شيعيان فاطمه در چنين روزى شناخته شود. پس، از جانب خداى تعالى خطاب مى‏شود: اى دوستان من برگرديد، برگرديد (به صحنه‏ى محشر)، نظر افكنيد (در ميان آن جماعت و) هركس را كه براى دوستى فاطمه شما را دوست داشته است هر كس را كه به خاطر زهرا به شما دوستداران فاطمه اطعام كرده؛ نيكى نموده، و با جرعه‏ى آبى سيرابتان كرده، و يا از غيبت افراد درباره‏ى شما مانع شده است: دست او را بگيريد و به بهشت واردش كنيد، سپس حضرت ابوجعفر (امام باقر) عليه‏السلام اضافه فرمود: به خدا سوگند از بركت محبت جده‏ام زهرا كسى بر جاى نمى‏ماند جز آنكسى كه نسبت به مقام والاى آل‏محمد ترديد داشته و يا كافر و يا منافق باشد».

    در «تفسير فرات بن ابراهيم» روايتى از حضرت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم منقول است كه آن حضرت فرمود:
    «… تدخل فاطمة ابنتى الجنة و ذريتها و شيعتها…، و ذلك قوله تعالى: (لا يحزنهم الفزع الاكبر) (6)
    … (و هم فى ما اشتهت انفسهم خالدون) (7)هى واللَّه فاطمة و ذريتها و شيعتها…». (8)

    «دخترم فاطمه با ذريه و شيعيانش وارد بهشت مى‏شوند، و در اين مورد است كه خداى تعالى مى‏فرمايد: هرگز فزع اكبر (هول و هراس بزرگ روز قيامت) آنها را غمگين نمى‏سازد… و با هر چه كه بدان تمايل دارند براى هميشه متنعمند…».

    آرى، فاطمه و ذريه و شيعيان او در پناه رحمت خدا، از وحشت روز محشر در امن و امان هستند و از اينجا معلوم مى‏شود كه حضرت زهرا داراى شيعه‏ى مخصوص به خود و صاحب استقلال شخصيت مى‏باشد.

    عاصمى در كتاب زين الفتى- در بخش «الشراط الساعة»- از سلمان چنين روايت مى‏كند كه پيامبر اكرم فرمود:
    «يا سلمان و الذى بعثنى بالنبوة لاخذن يوم القيامة بحجزة جبرئيل، و على اخذ بحجزتى، و فاطمة آخذه بحجزته، والحسن آخذ بحجزة فاطمة، والحسين آخذ بحجزة الحسن، و شيعتهم اخذه بحجزتهم.فاين ترى اللَّه ذاهبا برسول‏اللَّه؟ و اين ترى رسول‏اللَّه ذاهبا باخيه؟ و ان ترى اخا رسول‏اللَّه ذاهبا بزوجته؟ و اين ترى فاطمة ذاهبة بولدها؟ اين ترى ولد رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم ذاهبين بشيعتهم؟ الى الجنة و رب الكعبه يا سلمان، الى الجنة و رب الكعبة ياسلمان، الى الجنة و رب الكعبه يا سلمان، عهد عهد به جبرئيل من عند رب العالمين». (9)
    «اى سلمان، قسم به وجود مقدسى كه مرا به پيامبرى مبعوث فرموده است، در روز قيامت، من دامان جبرئيل (نماينده‏ى خداى عز و جل را مى‏گيرم، و على دامان مرا، و فاطمه دامان على را، و حسن دامان فاطمه را، و حسين دامان حسن را، و شيعيانشان دست به دامان آنها هستند. يا سلمان، آيا گمان مى‏كنى، خداى تعالى پيامبرش را (پناهنده‏ى خود را) كجا مى‏برد؟ و پيامبر، برادرش على را؟ و على همسرش زهرا را؟ و فاطمه دو فرزندش را؟ و آنها شيعيانشان را كجا خواهند برد؟ سپس پيامبر اكرم سه بار تكرار فرمودند: اى سلمان قسم به خداى كعبه به سوى بهشت مى‏برند؛ و اين پيمانى است كه جبرئيل از جانب پروردگار جهانيان وعده داده است». اعتراف و ايقان به ولايت حضرت صديقه سلام‏اللَّه‏عليها، و اظهار تشيع و دوستى نسبت به او، در زيارت مخصوص آن حضرت نيز با اين جملات بيان شده است: «خدايا شاهد باش كه من از شيعيان زهرا و از دوستان اويم و معتقد به ولايت آن حضرت هستم».

    با توجه به اينكه حضرت فاطمه صديقه سلام‏اللَّه‏عليها در والاترين مناقب و برترين مقامات با پدر و همسر و فرزندانش مشترك است و با در نظر گرفتن مطالبى كه نسبت به مراتب عالى آن حضرت در روز قيامت بيان شد، و بشارتهائى كه درباره‏ى شيعيانش از پيامبر اكرم نقل شده است، هرگز معقول نيست كه صاحب اين مقامات عاليه وليةاللَّه نباشد.

    مطالبى را كه بيان شد، از اخبارى كه در علت نامگذارى حضرت صديقه سلام‏اللَّه‏عليها به اسامى «فاطمه» و «بتول» وارد شده است مى‏توان استفاده كرد. فاطمه اسمى است كه از اسماء حق تبارك و تعالى مشتق گرديده، و بر عرش و جنت چنين نوشته شده است: «انا الفاطر و هذه فاطمه».
    در كتاب ذخائر العقبى مى‏خوانيم:
    «قال رسول‏اللَّه صل اللَّه عليه و اله و سلم لفاطمة: يا فاطمه تدرين لم سميت فاطمة؟ قال على: يا رسول‏اللَّه لم سميت فاطمة؟ قال: ان اللَّه عز و جل قد فطمها و ذريتها عن النار يوم القيامة». (10)
    «پيامبر اكرم به فاطمه فرمود: آيا مى دانى چرا اسم ترا فاطمه نهاده‏اند؟ على عرض كرد،: يا رسول‏اللَّه خودتان بفرماييد سبب اين تسميه چيست. پيامبر اكرم فرمود: سبب اين است كه خداى تعالى فاطمه و شيعيان او را از آتش روز قيامت منقطع و دور نگهداشته است».

    روايت مذكور را محب‏الدين طبرى در ذخائرالعقبى از ابن‏عساكر نقل كرده است و اضافه مى‏كند كه اين حديث را امام على بن موسى الرضا عليهماالسلام نيز در مسند خود ذكر كرده است. محب‏الدين طبرى مى‏گويد حضرت رضا در كتاب مسندش چنين مى‏فرمايد:
    «ان رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم قال: ان عز و جل فطم ابنتى فاطمه و ولدها و من احبهم من النار فلذلك سميت فاطمه». (11)
    «پيامبر اكرم فرمود: بدرستيكه خداى تبارك و تعالى دخترم فاطمه و فرزندانش را و هركسى را كه آنان را دوست بدارد از آتش منقطع و دور گردانيده است و از اين جهت است كه او را فاطمه ناميده‏اند».

    علاوه بر دانشمندانى كه نامشان برده شد، جمعى ديگر از علماء نيز اين روايت را در كتابهاى خود آورده‏اند، از جمله عبيدى مالكى (12) در عمدة التحقيق اين مطلب را ذكر كرده است.
    (13)قسطلانى كه يكى از دانشمندان بزرگ عامه است در مواهب اللدنيه چنين نقل مى‏كند:
    «روى النسائى و الخطيب مرفوعا: (انما سميت فاطمه لان اللَّه فطمها و محبيها عن النار).
    (14)و (سميت بتولا لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دينا و حسبا. و قيل لانقطاعها عن الدنيا الى اللَّه تبارك و تعالى) قاله ابن الاثير». (15)
    «نسائى و خطيب بغدادى از پيامبر روايت كرده‏اند كه فرمود: (فاطمه به اين دليل فاطمه ناميده شده كه خداى تبارك و تعالى او را و دوستانش را از آتش منقطع و دور گردانيده است)؛ و ابن اثير مى‏گويد: (او را بتول ناميده‏اند، زيرا از نظر تدين و فضيلت و اصالت از تمام زنان عصر خويش جدا و ممتاز بوده است؛ همچنين گفته شده كه تسميه‏ى او به بتول به اين دليل است: كه فاطمه دل از دنيا گسسته و به خداى خويش پيوسته است)».

    هر يك از نامهاى حضرت فاطمه سلام‏اللَّه‏عليها رمزى و سرى دارد كه در اخبار وارد است، چرا فاطمه‏اش ناميده‏اند؟ چرا او را بتول گفته‏اند، و چرا اسمش را عذرا نهاده‏اند؟
    چنانكه گفته شد «فاطمه» و «بتول» در حقيقت هر دو يك معنى دارند كه به فرمايش پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم حاكى از اين است كه حضرت فاطمه و فرزندش و شيعيان او در روز قيامت از آتش منقطع و دورند. خدا ما را نيز از شيعيان فاطمه سلام‏اللَّه‏عليها قرار بدهد، ان‏شاءاللَّه.

    پي نوشت ها

    1ـ امالى صدوق ص 25، بحارالانوار ج 43/ 220 219.

    2ـ يعنى: (چشمان خود فرودبنديد تا فاطمه عبور نمايد). اين جمله در روايات متعدد با عبارات مختلفى ايراد گرديده است، كه از آن قبيل است:
    «غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه الصديقه بنت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و من معها».
    «غضوا ابصاركم كم لتجوز فاطمه بنت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم سيده نساءالعالمين على الصراط».
    «غضوا ابصاركم و نكسوا روسكم».
    «غضوا ابصاركم تمر فاطمه بنت رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم».
    «غضوا ابصاركم حتى تعبر فاطمه بنت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم».
    «غضوا ابصاركم حتى تمر فاطمه بنت حبيب اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم».
    «غضوا الابصار فان هذه فاطمه تسير».
    «غضوا ابصاركم فهذه فاطمه بنت محمد رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم تمر على الصراط».
    «نكسوا روسكم و غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه على الصراط».
    «طاطاوا الروس و غضوا الابصار، فان هذه فاطمه تسير الى الجنه».
    حاكم نيسابورى درباره‏ى روايت فوق مى‏گويد: «اين حديث- على شرط الشيخين (يعتى بر مبناى شرط بخارى و مسلم)- صحيح است». (مستدرك حاكم ج 3/ 153).
    ابن ابى‏الحديد در شرح نهج‏البلاغه ج 9/ 193 پس از نقل اين روايت چنين مى‏گويد: «و هذا من الاحاديث الصحيحه،.و ليس من الاخبار المستضعفه». يعنى اين روايت از احاديث صحيحه مى‏باشد و از جمله احاديث ضعيف نيست.
    بعضى از مصادر اين روايت در كتب عامه از اين قرار است: معجم كبير طبرانى ج 1/ 108/ ح 180، مستدرك حاكم ج 3/ 153، 161، اسد الغابه ج 5/ 523، تلخيص المستدرك ج 3/ 153، فرائد السمطين ج 2/ 49/ ح 380، الصواعق المحرقه ص 289، كنز العمال ج 12/ ص 105، 106/ ح 34209- 34211، ص 108/ ح 34219، ص 109، 110/ ح 34229، ينابيع الموده ص 182، الاتحاف ص 46.
    اين روايت در كتب شيعه نيز موجود است كه از جمله مى‏توان به مصادر ذيل مراجعه نمود: تفسير الامام العسكرى- ذيل تفسير سوره‏ى البقره، آيه‏ى 93- ص 434، كنز الفوائد ص 253، 254، 355، 356، تفسير فرات ص 437، 438/ ح 578. كسانى كه مايل به بررسى بيشتر روايات شيعى در اين باره هستند مراجعه بفرمايند به: بحارالانوار ج 7/ 336، ج 32/ 610، ج 37/ 70، ج 43/ 52، 53، 62، 64، 219، 220، 221، 223، 224، ج 68/ 59.

    3ـ بحارالانوار ج 43/ 223.

    4ـ تفسير فرات ص 444- 447/ ح 587، بحارالانوار ج 8/ 54، 43/ 227. اين حديث كه توسط اميرالمؤمنين از پيامبر اكرم نقل گرديده است نسبتا طويل است و در آن به بعضى از مناقب حضرت زهرا عليهاالسلام- خصوصا به موقف و مقام حضرت صديقه در محشر- اشاره گرديده كه ما بدليل اهميت آن، متن كامل روايت را در تعليق شماره‏ى 5 آورده‏ايم.

    5ـ تفسير فرات ص 299/ ح 403، بحارالانوار 8/ 52، 43/ 65. متن كامل اين روايت در تعليق شماره‏ى 6 آمده است.

    6ـ سوره‏ى الانبياء، آيه‏ى 103.

    7ـ وره‏ى الانبياء، آيه‏ى 102.

    8ـ اين عبارت در دو روايت نقل شده است كه هر دو در كتاب تفسير فرات آمده است. مراجعه بفرماييد به: تفسير فرات ص 269، 437، 438/ ح 362، 578، بحارالانوار ج 7/ 336، ج 43/ 63، ج 65/ 60.

    9ـ زين الفتى فى شرح سوره هل اتى (نسخه‏ى مخطوط اين كتاب در نجف اشرف در اختيار مرحوم علامه امينى بوده است).

    10ـ ذخائرالعقبى ص 26، ينابيع الموده ص 194، ارحج المطالب ص 24، 263، 445. نسائى و خطيب بغدادى روايت مى‏كنند كه پيامبر فرمود: «ان ابنتى فاطمه حوراء آدميه، لم تحض و لم تطمث، انما سماها فاطمه لان اللَّه فطمها و محبيها عن النار». (الصواعق المحرقه ص 245، كنز العمال ج 12/ 109/ ح 34226).

    11ـ ذخائرالعقبى ص 26، ينابيع الموده ص 194، ارجح المطالب ص 445 263 24.

    12ـ ابراهيم بن عامر على عبيدى مصرى مالكى متوفاى 1091 هجرى. وى داراى تاليفات متعددى است كه يكى از آنها كتاب «عمده التحقيق فى بشائر آل‏الصديق» مى‏باشد. (ايضاح المكنون ج 1/ 52، هديه العارفين ج 1/ 33، معجم المولفين ج 1/ 33).

    13ـ عبيدى اين روايت را عينا از كتاب ذخائرالعقبى نقل مى‏نمايد. (عمده التحقيق ص 15، ذخائرالعقبى ص 26). همچنين ديلمى نقل مى‏كند كه پيامبر فرمود: «انما سميت ابنتى فاطمه لان اللَّه فطمها و محبيها عن النار». (فردوس الاخبار ج 1/ 426/ 1395، الصواعق المحرقه ص 235).

    14ـ المواهب اللدنيه ج 1/ 394. همچنين مراجعه بفرماييد به: الصواعق المحرقه ص 245، فرائد السمطين ج 2/ 48، 57، 58/ ح 379، 384، كنز العمال ج 12/ 109/ ح 34226.

    15ـ المواهب اللدنيه ج 1/ 394، 395. همچنين مراجعه بفرماييد به النهايه- ذيل كلمه‏ى «بتل»- ج 1/ 94.

     

     

    موضوعات: بشارت بهشت  لینک ثابت

    [چهارشنبه 1394-01-19] [ 07:09:00 ب.ظ ]  



      میلاد پربرکت حضرت فاطمه (س)وگرامیداشت مقام مادر و روز زن مبارک باد ...

     

    گردن بند با بركت

    روزى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد نشسته بود و اصحاب به دورش حلقه زده بودند.
    پير مردى با لباسهاى ژوليده و حالتى رقّت بار از راه رسيد، ضعف و پيرى توان را از او ربوده بود، پيامبر به سويش رفت و جوياى حالش شد.
    آن مرد پاسخ داد: اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، فقيرى پريشان حالم، گرسنه ام مرا طعام ده، برهنه هستم مرا بپوشان، بينوايم گرهى از كارم بگشا.
    پيامبر فرمود: اكنون چيزى ندارم ولى ?راهنماى خير چون انجام دهنده آن است.? سپس او را به منزل فاطمه(عليها السلام) راهنمايى كرد.
    پيرمرد فاصله كوتاه مسجد و خانه فاطمه(عليها السلام) را طى كرد و دردش را براى او گفت.

    زهرا(عليها السلام) فرمود: ما نيز اكنون در خانه چيزى نداريم، سپس گردن بندى را كه دختر حمزةبن عبدالمطّلب به او هديه كرده بود از گردن باز كرد و به پيرمرد فقير داد و فرمود: اين را بفروش ان شاءالله به خواسته ات برسى.مرد بينوا گردن بند را گرفت و به مسجد آمد.
    پيامبر همچنان در ميان اصحاب نشسته بود.
    عرض كرد: اى پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، فاطمه(عليها السلام) اين گردن بند را به من احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف نيازمندىام برسانم.
    پيامبر گريست.
    عمّار ياسر عرض كرد: يا رسول الله! آيا اجازه مىدهى من اين گردن بند را بخرم؟ پيامبر فرمود: هر كس خريدارش باشد خدا او را عذاب ننمايد.
    عمّار ياسر از اعرابى پرسيد: گردن بند را چند مىفروشى؟ مرد بينوا گفت: به غذايى از نان و گوشت كه سيرم كند، لباسى كه تنم را بپوشاند و يك دينار خرجى راه كه مرا به خانه ام برساند.

    عمّار پاسخ داد: من اين گردن بند را به بيست دينار طلا و غذا و لباسى و مركبى از تو خريدم.
    عمّار مرد را به خانه برد و او را سير كرد، لباسى را به او پوشاند، او را بر مركبى سوار كرد و بيست دينار طلا هم به او داد، آن گاه گردن بند را با مُشك خوشبو ساخت و در پارچه اى پيچيد و به غلام خود گفت: اين را به رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)تقديم كن، خودت را هم به او بخشيدم.
    پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نيز غلام و گردن بند را به فاطمه بخشيد.
    غلام نزد فاطمه آمد.

    آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا آزاد كردم.
    غلام خنديد.
    فاطمه(عليها السلام) راز خنده اش را پرسيد.
    پاسخ داد: اى دختر پيامبر! بركت اين گردن بند مرا به خنده آورد كه گرسنه اى را سير كرد، برهنه اى را پوشاند، فقيرى را غنى نمود، پياده اى را سوار نمود، بنده اى را آزاد كرد و عاقبت هم به سوى صاحب خود برگشت.

     

    موضوعات: میلادکوثر  لینک ثابت

    [دوشنبه 1394-01-17] [ 10:12:00 ب.ظ ]  



      بهانه هایی برای بچه دارنشدن ...

     

    آیا در ازدواج مختاریم؟

    برخی بر این باورن که در امر ازدواج مسئله قسمت است و انتخاب فرد بااختیار و فکر دخالت  ندارد حال باید دید که مسئله قسمت  در ازدواج چه اندازه صحت

    دارد؟

    پاسخ سوال :

    آن چه بین مردم معروف است، قسمت به معنای عدم تأثیر فرد در سرنوشت خود و تعیین همسر از قبل می‏باشد و سلب اختیار از انسان، که از نظر اسلام مردود است، چون خداوند به آدمی، اختیار و اراده داده است و در همه امور از جمله ازدواج، حق انتخاب و گزینش محفوظ می‏باشد. شاهد روایات زیادی است که همگان را به دقت در انتخاب همسر فراخوانده و ضوابطی را در این امر منظور داشته‏اند. امام صادق(ع) می‏فرماید: “زن همچون گردنبدی است که شخص آن را بر گردن خود آویزان می‏کند، پس بنگر چه چیزی را بر گردن آویخته‏ای!”. (۱)
    از رسول اکرم(ص) نقل شده: “فردی مناسب برای ازدواج را در نظر بگیرید و انتخاب کنید، زیرا زنانتان فرزندانی شبیه خواهران و برادران خود متولد می‏کنند”.(۲) اگر انسان در انتخاب همسر نقشی نداشته باشد، این روایات معنی ندارد.
    ازدواج مانند امور دیگر، در قلمرو علم الهی است، یعنی خداوند می‏داند فلان شخص با چه کسی ازدواج خواهد کرد، ولی علم پرودگار اختیار را از او نمی‏گیرد، زیرا علم الهی به عمل اختیاری انسان تعلق گرفته است.
    پی‏نوشت‏ها:
    ۱ – میزان‏ الحکمه، ج ۲، ص 125 


    ویژه متاهل ها : 


    بهانه‌هایی برای بچه‌دار نشدن

    چگونگی تعریف ما از زندگی و پدیده‌های آن، قطعاً مدار زندگی‌مان را عوض می‌کند. امروزه تعریف ما مثلاً از پدر بودن یا مادر بودن خراب شده است. یعنی به خاطر فضای زندگی تکنولوژیک، به خاطر فرهنگ‌های القایی، به خاطر تهاجم فرهنگی و بسیاری مسائل دیگر، تعاریف‌ ما تغییر کرده است. ما در موضوع فرزند دچار استحاله‌ی در تعریف شده‌ایم. مثلاً فرزند در بعضی موارد به ابزار پیونددهنده‌ی زن و شوهری تبدیل می‌شود که در آستانه‌ی جدا شدن هستند! برخی افراد برای این فرزند می‌آورند که زندگی‌شان را گرم کند! انگار که این فرزند چسب دوقلو است! در یک نگاه دیگر، فرزند عصای پیری است. در نگاهی دیگر، فرزند برای لذت بچه‌داشتن است. در نگاهی، اگر فرزند نیاوریم، چه کنیم؟ این عوامل پرکردن بی‌معنی‌ زندگی است و البته هرکدام از این تعاریف را فرض بگیرید، یک منظومه‌ای را هم بعد از خودش ایجاد و ایجاب می‌کند.



    * احکام الهی یک سلسله‌ی واحد است
    اسلام دیدگاهی در مورد فرزند و رزق و روزی او دارد و صراحتاً می‌گوید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکمْ خَشْیة إِمْلَاقٍ»۱ بچه‌هایتان را از ترس گرسنه‌ماندن و فقیرشدن نکُشید. این دستور اسلام، و یک منظومه‌ای از معارف است. البته در آن زمان بلد نبودند جلوی تشکیل نطفه را بگیرند و بچه را می‌کشتند، اما الان بلد هستند و کلاً بچه‌دار نمی‌شوند! اگرچه این یک بحث فقهی است و می‌گویند این دقیقا آن نیست، ولی طرح موضوعش همان است. بالاخره اگر کسی پیشگیری کند، باز هم همان وجه «خشیة‌ املاق» مهم است. یعنی نیت «خشیة املاق» نیت الهی نیست.

    اگر خداوند چنین دستوری می‌دهد، فرزند را نیز یک طور خاصی تعریف می‌کند. خداوند یک منظومه‌ی احکام ایجاد می‌کند. ما نفقه را نمی‌دهیم، مهریه هم واقعاً صداق و صداقت نیست، هیچ چیز را درست انجام نمی‌دهیم، بعد می‌گوییم چرا باید مثلاً ارث زن نصف باشد؟ خب این یک بسته‌ی مالی بوده که امروزه ۹ قسمت آن را اجرا نمی‌کنند و بعد می‌گویند دهمین قسمتش اجرایی نیست و اگر می‌شود، قانونش را عوض کنید. اگر درباره‌ی هر چیزی در عالم این‌طوری عمل کنیم، نتیجه‌اش همین‌گونه می‌شود. قوانین اسلام یک بسته‌ی کامل است ولذا با حذف بخشی از آن‌ها قطعاً بخش‌های دیگر آسیب می‌بیند.

    * فرزند جایگاه والایی در منظومه‌ی توحیدی دارد
    یک بحث استثنائی‌ قرآن درباره‌ی فرزند، در آیات ابتدایی سوره‌‌ی مبارکه‌ی «مریم» و در مورد حضرت زکریا علیه‌السلام است. جناب زکریا این‌گونه به پروردگارش می‌گوید که: «قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِک رَبِّ شَقِیاً»۲ پروردگارا من پیر شده‌ام، ولی این‌طور هم نیستم که بگویم نمی‌شود؛ « وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی»۳ من یک مَوالی‌ای دارم و نگران‌شان هستم. منظورش از موالی چیست؟ آیا یعنی خانواده‌ای دارد؟‌ نه‌خیر؛ می‌گوید: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی» و ضمناً هم می‌دانم که «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلِیّاً»۴.

    نمی‌گوید من از جانب تو غلام می‌خواهم. نمی‌گوید: فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلداً، بلکه می‌گوید: «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلیّاً». می‌گوید «ولیّ» می‌خواهم. یعنی یک مسیری را آمده و یک حرکت توحیدی را شروع کرده و حالا نگران است که در آینده برای این حرکت چه اتفاقی خواهد افتاد. یعنی می‌خواهد یک کسی این حرکت توحیدی را ادامه دهد. بعد توضیح می‌دهد و می‌گوید: «یرِثُنِی وَیرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوب»۵. ارث نبوت برایش مهم است، نه این‌که من دچار کهولت سن هستم و می‌ترسم این پول‌هایی که جمع کرده‌ام، چه خواهد شد! او «ولیّ» می‌خواهد. می‌گوید من پرچم توحید را برافراشته‌ام و بعد از رفتنم نگران این پرچم توحید هستم. به خاطر این‌که موسی وقتی از میان قومش رفت، همه‌ی تلاش‌های او را به هم ریختند. پس حالا من یک کسی را می‌خواهم که ولیّ باشد تا این پرچم توحید را به دست او بسپارم. فرزندش را برای ادامه‌ی ولایتش می‌خواهد و این همان نگاهی است که همه‌ی انبیاء به فرزندان‌شان دارند.


    ابراهیم نبیعلیه‌السلام فرزندش اسماعیل را ادامه‌ی آن حرکت توحید در نظر می‌گیرد. بعد از انبیاء هم ما در وصیتنامه‌ی امیرالمؤمنینعلیه‌السلام همین دغدغه‌ی توحیدی را می‌بینیم. یا همچنین در وصیتنامه‌ی امام خمینیرضوان‌الله‌علیه. آنها فرزند را در این منظومه می‌خواستند. در این منظومه فرزند از اول نذر توحید شده است و ما این را در قرآن داریم. در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران برمی‌خوریم به خانمی که از آن تعبیر می‌شود به «امْرَأَةُ عِمْرَانَ». این همسر عمران، همان مادر حضرت مریم است که «نَذَرْتُ لَک مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا»۶؛ فرزند درون رحمش را نذر خداوند کرد و این یعنی همان بسته‌ی «نگران رزق نباش»، زیرا این فرزند افق بلندی دارد.


    مادرش می‌گوید من این بچه را به دنیا می‌آورم، ولی این بچه برای من نیست؛ این بچه‌ی تو است که یک مدتی به من امانتش می‌دهی تا بزرگش کنم. این کودک من، آزادِ در راه توست و در بند من نیست، بچه‌ی نذرشده است. خداوند متعال هم متقابلاً می‌فرماید: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا»۷ یعنی قبولش کرد و رشدش را بر عهده گرفت. خداوند کفالت فرزند ما را بر عهده می‌گیرد، ولی به شرطی که او را سپرده باشیم به خدا.

    * یکی از حیله‌های شیطان، تربیت است
    در منظومه‌ی توحیدی می‌توان گفت که خیال آدم‌ها باید کاملاً از رزق و روزی راحت باشد. حتی بهتر بگویم که خیال آدم‌ها باید از رشد و تربیت فرزندشان هم راحت باشد. الان یکی از دغدغه‌های مذهبی‌های ما رزق نیست، بلکه تربیت صحیح فرزندان است. این یکی از فتنه‌های شیطانی برای جلوگیری از فرزندآوری استکه: آیا اگر بچه‌هایی به دنیا بیاورم، می‌رسم تربیتشان کنم یا نه؟ یعنی همان «خَشیَةَ إملاقٍ» را به اسم تربیت مطرح و وسوسه می‌کند. قرآن صریحاً گفته که اگر پدران و مادران توانستند فرزندانشان را نذر خداوندشان کنند، خداوند خودش تربیت آن را کفایت می‌کند. در قرآن، آن‌جا که می‌گوید شیطان از چپ و راست و جلو و عقب می‌آید، مرحوم علامه‌ی طباطبایی توضیح می‌دهد که یعنی به اسم کار خوب، مانع کار خوب می‌شود.



    من نمی‌خواهم بگویم که اگر چنین کاری کردیم، دیگر لازم نیست به رشد و تربیت بچه‌ها اقدام کنیم؛ بلکه می‌گویم آدم برای رشد و رزقش تلاش کند و خیالش هم راحت باشد که کسی پشتش ایستاده است. مگر شده کسی به خدا اعتماد کند و جواب نگیرد؟ مشکل این‌جاست که ما به شکل «بگیر و نگیر» اعتماد می‌کنیم؛ یکی دو روز اعتماد می‌کنیم، اما شک می‌کنیم و دیگر ادامه نمی‌دهیم. چقدر آدم‌ها در تاریخ از ترس ذلیل‌نشدن، ذلیلانه زندگی می‌کنند. این روایت را امیرالمؤمنین علیه‌السلام ‌فرموده که: از ترس ذلیل‌شدن، ذلیل زندگی نکنید. اگر در “منظومه‌ی  اعتماد به خدا” همه چیز درست و کامل چیده شود، و‌ این زنجیره قطع و وصل نداشته باشد و اتصالی نکند، این سیستم قطعاً درست کار خواهد کرد.

    * برای بچه‌نخواستن باید جواب داشته باشیم
    حضرت علامه‌ی طباطبایی در تفسیر المیزان ‌نوشته‌اند: بشری که الان به وجود آمده، ماحصل توالد ‌نسل‌ قبلی خودش است. بشر آینده‌ای که الان نیست نیز حاصل توالد نسل امروز است. شما تصور کن اگر مردمان ده نسل پیش به این جمع‌بندی می‌رسیدند که هیچ احتیاجی به فرزندآوری نیست و چرا زحمت بچه‌داری را به خودشان بدهند؛ یعنی اگر ده نسل پیش تصمیم می‌گرفتند که این ماجرا را قطع کنند، نسل امروز اصلاً وجود نداشت. یعنی بودن من و شما بر روی زمین حاصل یک توالدی است که از قبل اتفاق افتاده است. اگر با یک دید بشردوستانه هم به این مسأله نگاه کنیم، باید برای توالد ارزش قائل باشیم.

    حالا حرف سر همین است و قرآن صراحتاً می‌فرماید: «هَلْ أَتَی عَلَی الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یکن شَیئاً مَّذْکورًا»۸ شیئ بوده، اما مذکور نبوده است. یعنی الان هم انسان‌های نسل آینده هستند، اما مذکور نیستند و شما باید بگویید به چه حقی او را غیر مذکورش کرده‌ای؟ ما احساس می‌کنیم چیزی به گردن ما نیست و همین است که هست، دلم نخواست! حال آن‌که در آن دنیا باید در قبال چنین نخواستن‌هایی پاسخگو باشیم. از سوی دیگر در مورد ارتقای شخصیت خود انسان هم تجربه‌ی عینی نشان می‌دهد که هیچ بستری مانند فرزند و فرزندآوری، برای فضای عملکرد یک انسان مفید نیست و آن را به چالش‌ نمی‌کشد.

    متأسفانه بعضی‌ها آن‌قدر در زندگی دچار افسردگی‌های متعدد هستند که می‌گویند اگر به خودم بود، ترجیح می‌دادم به دنیا نیایم و اصلاً چه بهتر که به دنیا نمی‌آمدم؛ این برمی‌گردد به یک معضل دیگر. ما در زندگی متأسفانه بعضی‌ جاها از حداقل‌های زندگی بشری فاصله گرفته‌ایم. حتی بنیان زندگی بشری که مبتنی بر امید و حرکت است هم ضربه خورده است. هیچ چیز به اندازه‌ی امید در جریان بشریت مهم نیست. لذا هر کسی و در هر حکومتی، اگر امید را از بین ببرد، این از هر خیانتی بدتر است. بشریت به امید زنده است.
    *پژوهشگر علوم قرآنی

    پی‌نوشت‌ها:
    ۱. سوره‌ی مبارکه‌‌ی إسراء، آیه‌ی ۳۱   
    ۲. سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم، آیه‌ی ۴
    ۳. بخشی از آیه‌ی پنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۴. بخشی از آیه‌ی پنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۵. بخشی از آیه‌ی ششم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۶. بخشی از آیه‌ی سی‌وپنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی آل‌عمران
    ۷. بخشی از آیه‌ی سی‌وهفت سوره‌ی مبارکه‌‌ی آل‌عمران
    ۸. سوره‌ی مبارکه‌‌ی انسان، آیه‌ی ۱ 

    “پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری”

     

     

    موضوعات: عیدغدیر  لینک ثابت

     [ 10:08:00 ب.ظ ]  



      باروری وفرزند اوری ازنگاه قران؟ ...

    سبک زندگی؛
     
    اعتقاد به روزی رسانی خدای متعال، جزو مسلمات آموزه‌های قرآنی و دینی است؛ لذا کاهش جمعیت به هر روش و توجیحی، به خاطر ترس فقر و مشکلات اقتصادی بر خلاف روح ایمان و فلسفه اسلام است. به طوری‌که قرآن در این باره می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ؛ فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی می‌دهیم.»[1]
     
    اعتقاد به روزی رسانی خدای متعال، جزو مسلمات آموزه‌های قرآنی و دینی است، لذا کاهش جمعیت به هر روش و توجیحی، به خاطر ترس فقر و مشکلات اقتصادی بر خلاف روح ایمان و فلسفه اسلام است. به طوری که قرآن در این باره می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ؛ فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی می‌دهیم.»[1]
    و در جایی دیگر از قرآن کریم در مورد رزق و روزی بندگان آمده است؛ «وَ فِی السَّمَآء رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ فَوَرَبّ السَّمَآء وَ الارْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَآ أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ؛ و رزق شما و هر چه به شما وعده شده در آسمان است، پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این(مطلب که روزى شما در آسمان است) حقّ است(از علم ازلى الهى گذشته و در لوح محفوظ درج شده و به مرحله اجرا در آمده است) همان‏گونه که شما(وقت تکلم مى‏دانید که) حرف مى‏زنید.»[2]
    بدین معنی که رزق و روزی ما و تمام وعده‌های الهی، همگی به طور حتم در آسمان است و مسلم بودن آن، بدون هر گونه شک و شبهه‌ای است؛ همان طور که یقین به نطق و سخنانی که بر زبان جاری می‌کنیم، داریم.
    همچنین قرآن در مورد ارتباط تقوای الهی و رزق و روزی می‌فرماید: «وَ مَن یَتَّقِ اللَهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَهَ بَلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَهُ لِکُلّ شَیْ ءٍ قَدْرًا؛ و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‌کند و او را از جائى که گمان ندارد روزى مى‌دهد و هر کس بر خداوند توکل کند، کفایت امرش را مى‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام مى‌رساند و خدا براى هر چیزى اندازه‌اى قرار داده است.»[3]
    این آیه شریفه به پنج نکته کلیدی و مهم اشاره دارد؛
    1. فردی که در زندگی تقوای الهی را پیشه گیرد، هیچ وقت در زندگی به بن بست نمی‌رسد و حتما راه مفرّی پیدا خواهد کرد.
    2. همیشه روزی خدا، از راه و طریقی که فرد هرگز گمان نمی‌کرده، نصیب او می‌شود.
    3. کسی که در امور زندگی خود خدا را در نظر بگیرد، مسلما خدای برای او بس است.
    4. هیچ چیزی جلو دار خواست و اراده خدای متعال نیست و هر امر و اراده‌ای که بکند، به آن می‌رسد.
    5. خدای حکیم برای هر چیزی، اندازه و مقدار معینی قرار داده است که کم و زیاد نخواهد شد؛ «وَ مَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ؛ هیچ جنبنده‌ای در روی زمین نیست، جز آن‌که روزی او بر عهده خداست و موضع و مکانش را می‌داند، زیرا همه در کتاب مبین آمده است.»[4] این آِیه شریفه به وضوح می‌رساند که روزی تمام جنبندگان به عهده خدای متعال است.
    همچنین در قرآن کریم، کشتن فرزند به دلیل فقر و تنگدستی، بسیار مورد نکوهش واقع شده است. آیاتی در قرآن آمده که به طور مستقیم به این موضوع می‌پردازد. در سوره مبارکه اسراء چنین آمده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً؛ و فرزندان خود را از ترس فقر و تنگدستی نکشید، ماییم که آنها و شما را روزی می‌دهیم حقا که کشتن آنها گناهی است بزرگ.»[5]
    بر اساس این آیه و آیه 151 سوره انعام که اول پارگراف آمده است، کشتن فرزندان از گناهان است و چنان چه والدین، فرزندان خود را به دلیل ناتوانی مالی از بین ببرند، مرتکب گناهی بزرگ شده‌اند. آیات کتاب قرآن اشاره دارد که رزق و روزی را خدا مشخص می‌کند و اوست که بندگانش را برکت خواهد داد.
    این سخن هرگز به معنای آن نیست که والدین نسبت به فرزندان خود صاحب حق و مسئولیتی نیستند؛ بلکه بر آنها وظایفی نهاده شده که باید در انجام آنها کوشا باشند؛ البته نه آن گونه که خود با مشکل خاصی روبه‌رو شوند.
     
    باروری و برتری
    خدای متعال، زاد و ولد موجودات را لطف و مرحمت و نشانه‌ای از قدرت بی‌پایان خود در قرآن کریم می‌خواند. برای مثال در آیه 12 سوره نوح می‌خوانیم؛ «وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَاراً؛ ‏و با اعطاء دارائی و فرزندان، شما را کمک می‌کند و یاری می‌دهد و باغ‌های سرسبز و فراوان بهره شما می‌سازد و رودبارهای پر آب در اختیارتان می‌گذارد.‏»[6] و همچنین در آیه 6 سوره اسراء آمده است؛ «ثُم‌َّ رَدَدْنَا لَکُم‌ُ الْکَرَّة‌َ عَلَیْهِم‌ْ وَ أَمْدَدْنَاکُمْ‌ بِأَمْوال‌ٍ وَ بَنِین‌َ وَ جَعَلْنَاکُم‌ْ أَکْثَرَ نَفِیرَاً؛ سپس شما را بر آنها چیره مى‏کنیم و شما را به وسیله دارایی‌ها و فرزندانى کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر(از دشمن) قرار مى‏دهیم.»[7]
    بر طبق آیات قرآن کریم، افزایش فرزند و باروری زیاد، همراه با مال و ثروت و ملک از جمله مصادیق الطاف الهی بر شمرده می‌شود. در مقابل، انسان‌های گناهکار اگر چه دارای فرزند زیاد هم باشند، ولی به دلیل سرگرم شدن به باطل‌ها و زشتی‌ها، عاقبت مجازات شده و قومشان اگر چه زیاد هم باشد، همگی نابود خواهند شد؛
    «کَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّةً وَ أَکْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِکُمْ کَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ کَالَّذی خاضُوا أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ (شما کافران و منافقان) همانند کسانی هستید که پیش از شما بودند و قدرت آنها بیش از شما و اموال و اولاد آنها فزونتر از شما بود، پس، از نصیب(دنیای) خود بهره مند شدند، شما نیز از نصیبتان بهره مند شدید همان گونه که آنها که پیش از شما بودند از نصیبشان بهره مند شدند و(در گناه و شهوات) فرو رفتید چنان که آنان فرو رفتند آنها عمل‌ها(ی خیر) شان در دنیا و آخرت باطل و تباه شد(در دنیا خوش نامی، دعای مسلمین و توفیقات غیبی و در آخرت پاداش های نیکو را نیافتند) و آنها همان زیانکارانند.»[8]
     
    باروری و تبعیض جنسیتی
    زمانی، دین مبین اسلام در سرزمین وحی یعنی؛ عربستان ظهور کرد که زن در جامعه آن روزگار، عنصری بی ارزش تلقی می‌شد و در مقام نازلتری نسبت به مرد قرار می‌گرفت، لذا در آن روزگار، آنها دختران نوزاد خود را پس از به دنیا آمدن، زنده به گور می‌کردند؛ در سوره نحل چنین آمده است؛ «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ* یَتَوارى‏ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى‏ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛ و هرگاه به یکی از آنها تولد فرزند دختر را خبر دهند، چهره‌اش از شدت خشم سیاه می‌شود، ولی از ابراز غم درونی و خشم خویش خودداری می‌کند.* او به واسطه خبر تولد فرزند دختر و احساس ننگ، از خانواده خود کناره می‌گیرد، از دیار خود متواری می‌شود و در تردید است که آیا نوزاد خود را با خودداری نگه دارد یا زنده به گور کند؟ این داوری نادرست است که بین دختر و پسر تبعیض قائل می‌شوند.»[9]
    از طرفی، خدای متعال در قرآن کریم، زنده به گور کردن دختران تازه به دنیا آمده را، نشان دهنده جهل و نادانی افراد معرفی می‌کند؛ «قَدْ خَسِرَ الَّذینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما کانُوا مُهْتَدینَ؛ آنها که فرزندان خود را از روی سفاهت و نادانی کشتند و نیز آنچه را خدا رزق آنها قرار داده بود، با دروغ بستن به خالق، تحریم کردند، مسلماً زیان کار شدند، آنها به واقع گمراه شدند و اساسا آنها هدایت نیافته بودند.»[10]
    بر طبق این آیه، پدر و مادرانی که بعد از به دنیا آوردن فرزند دختر خود، او را می‌کشتند، نه تنها مرتکب گناه بزرگی شده‌اند، بلکه رزق و روزی را که همراه با نوزاد متولد شده، از سوی خدا ارسال شده بود، نیز رد کرده‌اند.
     
    باروری و اراده خداوند
    با نگاهی به آیات قرآن در مورد باروری و خواست و اراده خدای متعال، به این نتیجه می‌رسیم که زاد و ولد، پاداشی از جانب خدای متعال نسبت به بندگان مؤمن و پرهیزگار است.
    حضرت مریم و زکریاء هر دو به خاطر پاکدامنی و سرشت پاکی که در سرلوحه کار خود داشتند، پاداش گرفتند و آن پاداش چیزی جز تولد فرزند صالح نبود؛ «قالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لی‏ وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنی‏ بَشَرٌ قالَ کَذلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ مریم گفت: پروردگارا، چگونه ممکن است مرا فرزندی باشد در حالی که هیچ مردی مرا لمس نکرده است؟ فرشته گفت: خداوند بدین گونه هر چه را اراده فرماید خلق می‌کند و چون اراده به بودن چیزی فرماید، به آن می‌فرماید: موجود شو و بر اثر این امر، آن چه اراده فرموده، موجود می‌شود.»[11]
    نمونه و مصداق دیگری که خواست و اراده خدای متعال در مورد باروری بیان شده، مربوط به ولادت حضرت یحیی علیه‌السلام است. «وَ زَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیى‏ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعینَ؛ ای پیامبر، از زکریا یاد کن، آن گاه که پروردگار را خواند و عرض کرد ای پروردگار من! مرا بدون فرزند و وارث نگذار، اگر چه تو وارث ابدی بندگان هستی.* پس ما دعای او را مورد اجابت قرار دادیم و یحیی را به او عنایت فرمودیم و همسرش را از بیماری نازایی بهبودی بخشیدیم.»[12]
    پس آنچه که باعث زاد و ولد می‌شود، با خواست و اراده خداست؛ «أَفَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ* أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ؛ آیا نطفه‌ای را که که در رحم همسر خود می‌ریزید، ملاحظه کرده‌اید. آیا شما خالق نطفه و بچه هستید یا ما؟»[13]
    بنابراین همگی این آیات ذکر شده، دلالت بر اراده، قدرت و تسلط خداوند بر امر باروری همچون تمامی پدیده‌ها اشاره دارد؛ زیرا اگر او نخواهد هرگز چنین نخواهد شد؛ «وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى‏ وَ لا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ ما یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ؛ خداوند پدر شما، آدم را از خاک آفرید و سپس فرزندان او را از نطفه آفرید و برای شما انسان‌ها جفت قرار داد و هیچ زنی باردار نشود و نزاید، مگر اینکه این موضوع نزد خدا دانسته است و بر اساس مشیّت ازلی نظم یافته و به طور مقدّر این روال در زندگی بشر ادامه دارد و هیچ کس عمر طولانی نمی‌کند و هیچ کس از عمرش کم نمی‌شود، مگر اینکه همه این احوال در پی تقدیرهای الهی با رمز خاص در لوح محفوظ ثبت شده است و همه این امور بر خدا آسان است.»[14]
     
    باروری و کیفیت جمعیت
    نکته مهم و اساسی که در قرآن کریم وجود دارد، توجه به زاد و ولد انسان‌های شایسته و مومن است؛ به عبارت دیگر آن چه که اهمیت دارد، افزایش تعداد جمعیت نیکوکاران و صالحان است.
    در سوره اعراف، به خلقت اولین انسان و اولین بارداری اشاره شده است. بر اساس آیات این سوره، حضرت آدم و حوا علیهماالسلام از خدا درباره مسائلی چون جنسیت، قوی بودن یا شرایط جسمانی و خصوصیات ظاهری فرزندشان تقاضایی ندارند؛ بلکه خواهان فرزندی صالح و نیکوکار هستند؛ «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرینَ؛ او خدایی است که(همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت، که با وجود آن، به کارهای خود ادامه می‌داد و چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند، اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود!»[15]
    با این اوصاف، در آیات قرآن کریم، باروری هدیه‌ای از سوی خدا به بندگان و پیروان شایسته معرفی شده است.
    اهمیت این موضوع، هنگامی دو چندان می‌شود که بر اساس آیات قرآن، حتی افرادی که شرایط زاد و ولد را ندارند به اذن و اجازه و امر الهی، صاحب فرزند خواهند شد. تولد حضرت یحیی و حضرت عیسی علیهماالسلام که هر دو از پیامبران الهی هستند، نمونه‌ای از این گونه باروری‌هاست.
    روایت‌ها و احادیث فراوانی از معصومین و بزرگان و مبلغان دین در خصوص فضیلت فرزندآوری و افزایش جمعیت جوامع مسلمان وجود دارد. این موضوع وقتی اهمیت مضاعف می‌یابد که با نگاه به شرایط اجتماعی و سیاسی عصر ظهور قرآن و پیدایش دین مبین اسلام، در می‌یابیم نقش جمعیت، نقشی بسیار تعیین کننده بوده است.
    در آیات کتاب آسمانی آیین یهود، آیات بسیاری در خصوص افزایش بی‌حد و حصر جمعیت و تکثیر نسل به چشم می‌خورد. بخش‌هایی از این کتاب آسمانی مملو از احکام و آموزه‌هایی است که پیروان باید در خصوص زاد و ولد انجام دهند، اگر چه در این کتاب هرگز به روشنی قرآن، از برتری، فضیلت یا کیفیت جمعیت سخنی به میان نیامده است.
    در سفر پیدایش گفت و گوی خدا با حضرت نوح علیه‌السلام چنین است؛ «و اما شما(نوح) فرزندان زیاد بیاورید و زمین را پر سازید.» یا در جای دیگر آمده است؛ «خدا، نوح و پسرانش را برکت داد و به ایشان فرمود: بارور و زیاد شوید و زمین را پر سازید.» در انجیل، کتاب آسمانی مسیحیان، اگر چه اشاره‌ای مستقیم به افزایش جمعیت نشده، امّا به مسائل دیگری؛ چون طول عمر یا افزایش سن اشاره شده است که در نهایت می‌تواند در تعداد جمعیت اثرگذار باشد.
    ذکر این نکته هم لازم و ضروری به نظر می‌رسد، که آیات مطرح شده در قرآن بر رشد جمعیت متناسب تاکید دارد. از منظری دیگر، قرآن کریم همچون سایر کتب آسمانی، مسآله فرزندآوری را ارزشمند می‌داند و به افزایش جمعیتی صالح، نیکوکار و با تقوا تاکید دارد.
    منابع:
    [1]. سوره انعام، 151
    [2]. ذاریات، آیات 22 و 23
    [3]. طلاق، آیات 2 و 3
    [4]. هود، 6
    [5]. اسراء، 31
    [6]. نوح، 12
    [7]. اسراء، 6
    [8]. توبه، 69
    [9]. نحل، 58 و 59
    [10]. انعام، 140
    [11]. آل عمران، 47
    [12]. انبیاء، آیات 89 و 90
    [13]. واقعه، آیات 58 و 59
    [14]. فاطر، 11
    [15]. اعراف، 189
    ع
    موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت

    [شنبه 1394-01-15] [ 05:56:00 ب.ظ ]  



      ذکری که امام زمان (عج)توصیه فرمودند ...

     

     آیت الله مظاهری در درس اخلاق خود گفت:


    بر اساس روایات فراوان و نیز طبق تصریح زیارت جامعه که بهترین و صحیح ترینِ زیارات است، واسطه فیض


    عالم، امام زمان هستند. گرچه همه چهارده معصوم(ع) واسطه فیض‌اند، اما در زمان ما، واسطه فیض عالم، امام

    زمان(عج) هستند.


    آیت الله مظاهری در تبیین امامت امام زمان(عج) به نقل داستانی پرداخته است که در پی می آید:


    یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان«ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت

    درخواست «علم اکسیر»کرده بود.

    در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او

    فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است.

    بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان«ارواحنا‌فداه»توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو: «یا محمّد یا علی یا

    فاطمه یا حسن یا حسین، ‌یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی».

    آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند:


    «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند:«ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید

    فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین

    تصوّری کردم، امام زمان«ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند: همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این

    عالم، فعلاً من هستم.


    یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبراکرم«ص»یا سایر حضرات معصومین«ع»بشود، فیض الهی به واسطه

    وجود مقدّس امام زمان«ارواحنا‌فداه»به بندگان می‌رسد:


    بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ

    یَکْشِفُ الضُّر»


    از همه به خصوص جوانان تقاضا دارم که با این ختم، به امام زمان متوسّل شوید و این ختم را زیاد بخوانید. همه

    افراد، حتی کسانی که ‌سواد و تحصیلات کافی ندارند هم می‌توانند این ختم را بخوانند و به پنج تن آل عبا و امام

    زمان متوسّل شوند: «یا محمّد،‌ یا علی، یا فاطمه، یا حسن، یا حسین، یا صاحب الزمان أدرکنی و لا تهلکنی». این

    ختم، علاوه بر آنکه آسان است، برای رفع هر حاجتی خوب، مؤثر و مجرّب می‌باشد.

     

    موضوعات: در درس اخلاق ایت الله مظاهری  لینک ثابت

    [دوشنبه 1394-01-10] [ 10:18:00 ب.ظ ]  



      راه کارهای اقتصادی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران امام خامنه ای (حفظه الله )در حرم رضوی نوروز94 ...

     


    دشمنان ما صریحاً میگویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار

    بدهند؛(۱۱) توجّه بفرمایید؛ البتّه بله، «مرگ بر آمریکا»، چون آمریکا آن عامل اصلی این فشارها است و خودشان هم اصرار دارند بر اینکه متمرکز

    بشوند روی اقتصاد ملّت عزیزما. هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار

    اقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً میگویند البتّه

    بدروغ گاهی ادّعا میکنند که طرف‌دار ملّت ایرانند که این دروغها را نمیشود باور کرد و نباید از دشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است.

    میخواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیّت، در منطقه‌ی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بی‌نظیر است؛ بحمدالله امروز نه در

    شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجود ندارد –

    به‌دست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک میکنند، دارند کار

    میکنند، دارند برنامه‌‌ریزی میکنند. این کاری است که باجدّیّت و با شدّت به‌دنبال آن هستند؛ خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است.

    وقتی یک چنین چالشی در کشور وجود دارد، همه‌ی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسئله‌ی اقتصاد را جدّی بگیرند.

    نکته اول

    من چند نکته را در باب اقتصاد عرض میکنم. نکته اوّل این است که امروز عرصه‌ی اقتصاد، به‌خاطر سیاستهای خصمانه‌ی آمریکا، یک عرصه‌ی کارزار

    است، یک عرصه‌ی جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصه‌ی کارزار، هر کسی بتواند به نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است. امروز هر کسی

    بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است. این جهاد است؛ البتّه جهادی است که ابزار خودش را دارد، شیوه‌های مخصوص

    خود را دارد، باید این جهاد را همه با تدبیر مخصوص خود و سلاح مخصوص خود انجام بدهند. این نکته‌ی اوّل.

    نکته دوم

    نکته‌ی دوّم این است که در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد. من خواهش میکنم بخصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و

    عامّه‌ی مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد

    را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا

    درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ی خود و مادّه‌ی خود را از درون کشور و از امکانات

    کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به دست می‌آورد. این یک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و

    استعدادها را و ظرفیّتها را بشناسیم، آنها را بدرستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه.

     

    نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما

    درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا

    اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است.

    همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی

    نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به

    بیرون، مواجه میشوید با یک مسئله‌ای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقه‌ای خودشان متأسّفانه به این نتیجه

    میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی

    شما نگاه به درون کردید، دیگر این‌جور نیست. امروز خارجی‌ها و رؤسای قدرتهای مستکبر میخواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند.


    من پیام رئیس جمهور آمریکا را که به مناسبت عید نوروز خطاب به مردم ایران ‌کرده است دیدم؛ او در این پیام میگوید که شما بیایید حرفهای ما را قبول

    بکنید؛ در واقع محتوا و محصول حرف او این است میگوید در مذاکرات هسته‌ای آن چیزی را که ما به شما دیکته میکنیم این را شما قبول بکنید تا در

    کشور شما ‌کار به وجود بیاید، ‌تا سرمایه به وجود بیاید، تا فعّالیّت اقتصادی در کشور شما راه بیفتد؛ یعنی همین نگاه دوّم. این نگاه، نگاهی است که

    هرگز به نتیجه نخواهد رسید؛ ‌باید نگاه کنیم به درون کشور، ظرفیّتهای درونی بسیار است. این اقتصاد مقاومتی‌ای که ما عنوان کردیم و مطرح کردیم و

    خوشبختانه مورد قبول و استقبال همه‌ی صاحب‌نظران قرار گرفت – یعنی من حتّی یک نفر از صاحب‌نظران اقتصادی و اجتماعی را ندیدم که آنچه را

    به‌عنوان سیاست اقتصاد مقاومتی مطرح شده، او رد کند – ناظر به همین است؛ یعنی ناظر به امکانات درونی کشور. وقتی که اجازه نمیدهند که شما

    برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج ‌آب آن همسایه‌ی بخیل نباشی؛ باید از

    درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم. این هم نکته‌ی دوّم.

    نکته سوم

    نکته سوّم؛ نه در اقتصاد و نه در هیچ برنامه‌ی دیگری، بدون هدف‌گذاری نمیشود حرکت کرد، باید هدف‌گذاری بشود. اگر در هر کاری بدون هدف‌گذاری

    مسئولان دولتی حرکت کنند و پیش بروند، کار به روزمرّه‌گی خواهد رسید؛ به نتیجه نمیرسد. هدف‌گذاریِ مشخّص و ثابتی باید وجود داشته باشد که

    به‌سمت آن هدف، همه‌ی دستگاه‌ها را و همه‌ی امکانات را بسیج کنند. به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید به‌عنوان هدف اقتصاد

    مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایه‌گذاری بر روی تولید داخلی. همه‌ی تلاشها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج ‌بشود. از همه‌ی

    مسئولانی که در زمینه‌های اقتصادی فعّالیّت دارند و از همه‌ی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئله‌ی تقویت تولید داخلی کمک کنند.

    البتّه راه‌هایی وجود دارد برای کمک که من بعضی را عرض میکنم. یکی از لازم‌ترین کارها این است که از بنگاه‌های تولیدی متوسّط و کوچک حمایت

    بشود؛ یکی از کارها این است که فعّالیّتهای بنگاه‌های دانش‌بنیان تقویت بشود. اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه میکنیم، فقط به خاطر این نیست که

    میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند؛ بنگاه‌هایی که دانش‌بنیان هستند میتوانند به اقتصاد

    ملّی کمک کنند. یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خام‌فروشی است. اینکه من چندی پیش راجع به وابسته بودن اقتصادمان به نفت اعتراض کردم و در

    سخنرانی گفتم، ناظر به این است. ما باید کاری کنیم که خام‌فروشی بتدریج کاهش پیدا کند، تا اینکه بکلّی از بین برود؛ باید ارزش افزوده ایجاد کرد.

    بانک‌ها میتوانند نقش ایفا کنند؛ هم نقش کمک کننده و هم نقش تخریب کننده؛ این مورد توجّه مسئولان ارشد بانکی کشور باید قرار بگیرد. بعضی از

    بانک‌ها در سرتاسر کشور با شیوه‌های خاص برخی از بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسّط را به تعطیلی کشاندند، نابود کردند؛ بانک‌ها میتوانند کمک

    بکنند و یا میتوانند تخریب کنند. یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایه‌گذاری است؛ یکی از کارهای اساسی ‌کاهش واردات کالاهای مصرفی است؛ یکی

    از کارهای اساسی مبارزه‌ی با قاچاق است. کارهای گوناگونی را مسئولین دولتی میتوانند انجام بدهند؛ بخشی از آنها این چیزهایی بود که من اینجا عرض

    کردم. البتّه این کارها همه کارهای دشواری است؛ گفتن این حرفها آسان است، عمل کردن آنها مشکل است. امّا همین کار مشکل را مسئولین حتماً

    بایستی انجام بدهند چون مسئله مسئله‌ی مهمّی است.مردم هم میتوانند نقش ایفا کنند. آن کسانی که قادر بر سرمایه‌گذاری هستند، سرمایه‌گذاری‌شان را

    متوجّه تولید کنند و در تولید سرمایه‌گذاری بکنند. کسانی که مصرف‌کننده هستند – که همه‌ی ملّت ما در واقع مصرف‌کننده‌اند – محصولات داخلی را

    مصرف کنند که من روی این بارها و بارها تکیه کردم و امروز هم عرض میکنم و تکیه میکنم. ‌همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند،

    کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند. پرهیز از اسراف؛ کسانی که اهل اسرافند بدانند، این

    اسراف و زیاده‌روی و ریخت‌و‌پاش که در اسلام این‌همه مذّمت شده است، سرنوشت اقتصاد ملّی را تعیین میکند؛ اگرچنانچه از اسراف و زیاده‌روی و

    ریخت‌وپاش اموال شخصی، چه آب، چه نان، وسایل تشریفاتی زیادی در مهمانی‌ها، در عقدها، در عروسی‌ها، در بقیّه‌ی ‌مراسم و چه بقیّه‌ی چیزهای

    دیگر پرهیز بشود، به اقتصاد ملّی کمک میکند. آن کسانی که در کارهای تجارت خارجی و دادوستد خارجی هستند، میتوانند نقش ایفا کنند؛ نقش آنها هم

    عبارت است از صحّت عمل، تا بتوانند آبروی ملّت ایران را [حفظ کنند]. این هم نکته‌ی سوّم.


    نکته چهارم


    نکته‌ی چهارم در زمینه‌ی اقتصاد این است که تحریم تنها ابزار دشمن است، این را بدانند. تنها ابزار دشمن برای مقابله‌ی با ملّت ایران امروز عبارت

    است از تحریم؛ اگر ما درست عمل کنیم، با تدبیر عمل کنیم، تحریم میتواند بی‌اثر بشود. همچنان‌که اشاره کردم، همین دستگاه‌های تولیدی و صنعتی‌ای که

    امروز خوشبختانه دستگاه‌های دولتی آنها را افتتاح میکنند – ازجمله همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که قبلاً اشاره کردم و همین پیشرفتهای نظامی و

    همین پارک‌های علم و فنّاوری و امثال اینها – کارهایی است که میتواند این‌جور تحریم را از بین ببرد؛ اثر تحریم را اوّل کاهش بدهد، بعد هم از بین ببرد.

    تحریم، مشکل‌ترین آنها بود امّا برای ما برکاتی هم داشت. تحریم به ما نشان داد که باید به خودمان متّکی باشیم و به ما ثابت کرد که میتوانیم از نیروهای

    درونی خودمان استفاده کنیم. اگر مسئولین دولتی و آحاد مردم و بخصوص فعّالان بخشهای اقتصادی همّت بکنند، تلاش بکنند و دستگاه‌های رسانه‌ای

    عمومی هم کمک بکنند – که حالا اشاره خواهم کرد – ان‌شاءالله خواهیم دید که تحریم قادر نخواهد بود که ملّت ایران را از پیشرفت باز دارد.

    یک مطلب راجع به مسائل هسته‌ای عرض بکنیم؛ البتّه نکات دیگری هم وجود دارد که نمیخواهم بیش از این در این زمینه بحث را ادامه بدهم. چند جمله

    در باب مسائل هسته‌ای: اوّلاً در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای، دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – اینها دارند با

    تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چه‌کار میکنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات

    هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می‌بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک‌جور، دولت آمریکا یک‌جور، این معنایش این

    نیست که اینها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب

    دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم میدانند امّا ابراز استغنا میکنند.

    در همین پیام نوروزی رئیس‌جمهور آمریکا متأسّفانه حرفهای غیر صادقانه‌ای وجود داشت. بااینکه نسبت به ملّت ایران علی‌الظّاهر اظهار دوستی میکنند

    امّا انسان کاملاً و بروشنی درمی‌یابد که این اظهارات صادقانه نیست. یکی از حرفها این بود که در ایران کسانی هستند که با حلّ دیپلماتیک مسئله‌ی

    هسته‌ای موافقت ندارند؛ این را او میگوید. میگوید در ایران کسانی هستند که نمیخواهند مسئله‌ی هسته‌ای با مذاکرات دیپلماسی حل‌وفصل بشود؛ این

    دروغ است؛ در ایران هیچ‌کس نیست که نخواهد مسئله‌ی هسته‌ای حل بشود و با مذاکرات حل بشود. آنچه ملّت ایران نمیخواهند عبارت است از قبول

    تحمیل‌ها و زورگویی‌های آمریکا؛ این را نمیخواهد. آنچه ملّت ایران در مقابل آن مقاومت میکند قبول زورگویی‌های طرف مقابل است. طرف مقابل میگوید

    بیایید مذاکره کنیم و شما حرفهای ما را موبه‌مو قبول کنید؛ این را میگوید. ملّت ایران در مقابل این ایستاده است و یقیناً نه مسئولین ما، نه هیئت

    مذاکره‌کننده و پشت‌ سرِ آنها ملّت ایران، مطلقاً این را قبول نخواهد کرد.

    نکته‌ی دوّم در مورد مسائل هسته‌ای این است که این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میکنند، مذاکره‌ی با

    آمریکا صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و لاغیر، این را همه بدانند. ما درباره‌‌ی مسائل منطقه‌ای با آمریکا مذاکره‌ای نمیکنیم؛ هدفهای آمریکا در مسائل

    منطقه‌ای، درست نقطه‌ی مقابل هدفهای ما است. ما در منطقه امنیّت و آرامش میخواهیم، تسلّط ملّتها را میخواهیم؛ سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی

    است. شما به مصر نگاه کنید، به لیبی نگاه کنید، به سوریه نگاه کنید! دستگاه‌های استکباری و در رأس آنها آمریکا، درمقابل بیداری اسلامی‌ای که

    به‌وسیله‌ی ملّتها به‌وجود آمد، یک ضدّ حمله را شروع کردند که هنوز ادامه دارد و ملّتها را در منطقه دارد بتدریج بدبخت میکند؛ هدف آنها این است؛ این

    درست نقطه‌ی مقابل هدفهای ما است. ما نه در مسائل منطقه‌ای، نه در مسائل داخلی و نه در مسئله‌ی تسلیحات، با آمریکا مطلقا صحبت و مذاکره‌ای

    نداریم؛ مذاکره، صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و اینکه ما در موضوع هسته‌ای با روش دیپلماسی چگونه میتوانیم به نتیجه برسیم.

    نکته‌ی سوّم؛ اینکه آمریکایی‌ها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم»

    این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که

    دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را

    برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در

    هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.

    یک نکته‌ی دیگر؛ آمریکایی‌ها تکرار میکنند که ایران بایستی در تصمیم‌هایی که میگیرد و چیزهایی که قبول میکند، بازگشت‌ناپذیری‌ای وجود داشته

    باشد؛ این را ما قبول نداریم. اگرچنانچه طرف مقابل میتواند به هر بهانه‌ای باز هم تحریمها را علیه ملّت ایران برقرار کند، هیچ وجهی ندارد که هیئت

    مذاکره‌کننده‌ی ما بپذیرد و کاری انجام بدهد که این کار برگشت‌ناپذیر است؛ به‌هیچ‌وجه، این یک صنعت مردمی است، یک صنعت بومی است، متعلّق به

    مردم است، دانش آن و فنّاوری آن مال مردم است، باید پیش برود؛ این پیشرفت جزء ذات هر صنعت و فنّاوری است. آنها بحث بمب اتم را پیش میکشند،

    خب خودشان هم میدانند که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم امّا این را یک بهانه‌ای قرار داده‌اند برای فشار آوردن بر ملّت ایران. ما در این مذاکرات به

    همه‌ی تعهّدات بین‌المللی پایبند بودیم، ما در این مذاکرات به تعهّدات اخلاق سیاسی-اسلامی پایبند بودیم، ما نقض عهد نکردیم، ما دو جور حرف نزدیم، ما

    تلوّن به‌خرج ندادیم؛ نقطه‌ی مقابل و طرف مقابل ما آمریکایی‌ها هستند، عهدشکنی کردند، تلوّن در آراء نشان دادند، تقلّب نشان دادند، رفتار آنها یک

    رفتاری است که برای ملّت ما مایه‌ی عبرت است؛ آن کسانی هم که در درون مجموعه‌ی روشنفکری کشور هنوز ملتفت نبودند که طرف مقابلشان –

    آمریکا – کیست، خوب است نگاه کنند به این مذاکرات و بفهمند با چه کسی مواجهند و آمریکا امروز در دنیا چه دارد انجام میدهد. این تهدیدهایی هم که

    میکنند بی‌اثر است؛ اینکه تهدید میکنند به تحریم بیشتر، اینکه در خلال حرفها تهدید میکنند به تحرّک نظامی، اینها تهدیدهایی است که ملّت ایران را

    نمیترسانَد؛ ملّت ایران ایستاده است و ان‌شاءالله با کمال موفّقیّت از این آزمون بزرگ بیرون خواهد آمد؛ البتّه توفیقات الهی میتواند ملّت ما را در این راه

    موفّق کند.

    مسائل مهمّ دیگری هم وجود دارد که مجال طرح آنها الان نیست؛ مسلّماً کارهای بزرگی برعهده‌ی ملّت و دولت ایران است؛ مسئله‌ی اتّحاد اسلامی،

    مسئله‌ی کمک به ملّتهای مستضعف، گسترش نفوذ معنوی اسلام در منطقه که امروز پرچم آن دست ملّت ایران است، اینها کارهای بزرگی است که

    اگرچنانچه خدای متعال توفیقات خود را شامل حال ملّت عزیزمان بکند – که ان‌شاءالله خواهد کرد، به برکت دعاهای شما، به برکت همّت و تلاش شما و

    بخصوص جوانان – این کارهای بزرگ را ان‌شاءالله انجام خواهیم داد.


    و السّلام‌ علیکم‌ و رحمة الله‌ و برکاته

    موضوعات: راهکارهای اقتصادی حضرت اقا دراغاز سال 94  لینک ثابت

    [شنبه 1394-01-08] [ 12:00:00 ب.ظ ]  



      دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد سراغ باغ گلی را شبانه میکیرد....................... ...

     

     

    آیت الله خامنه ای

    حجة الاسلام ادیب یزدی می فرمایند:

    “یادم می آید یک روز در محضر رهبر عالی قدر انقلاب [حضرت آیت الله خامنه ای] بودم یکی از آقایان سؤال کرد درباره شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بالاخره ۷۵ روز بعد از رحلت صحیح است یا ۹۵؟

    رهبر عالی قدر پاسخ واقعاً حکیمانه ای دادند و فرمودند: “برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند!


     


     

    موضوعات: عیدغدیر  لینک ثابت

    [سه شنبه 1394-01-04] [ 12:20:00 ب.ظ ]  



      فاطمیه قصه گوی رنجهاست................... ...

     

    بسم رب فاطمه….

    يا فاطمه جان…عشق تو درد است و تو خود درمان آني!


    دلم باز هوس لباس سياه كرده است.


    لباسي كه ایام فاطمیه بر تن مي كنم، نذر آن آقايي كه بيايد و انتقام خونت را بگيرد.


    دلم تنگ است براي سربند هاي “يا فاطمه”


    انگار همشان بوي كربلا مي دهند…..


    (نمي دانم چرا با ديدن سربندها ناخود آگاه ياد جبهه ها مي افتم و دلم عجيب تنگ


    مي شود براي شلمچه، براي طلاييه، مهران …!


    كربلاي جبهه ها يادش بخيــر)


    دلم تنگ شده است براي هيئت هاي عزاداري


    براي گريه هاي دسته جمعي،براي وقتي كه فرياد هاي “يا فاطمه” از ته دل همه بلند


    مي شود.


    مي شود حس كرد حسين جان،اين فريادها به كربلايت مي رسد!


    همان فرياد هايي كه به گمانم يك سال ته دل همه خاك مي خورد….


    مي شود حس كرد فاطمه جان،روي شاخه هاي درختان،انتظار پرندگان را به آمدن


    فاطمیه….

    فاطمیه تا حکایت می شود… غربت حیدر روایت میشود…

     


    فاطمیه از جفا شاکی بود… ماجرای چادر خاکی بود… 



    فاطمیه فصل بیعت باعلی است… جرم زهرا گفتن یا “علی” است…


    بر دشمن و دوست ، اعتبارش پیداست / در سینۀ عاشقان مزارش پیداست


    نوروز ســـر سفرۀ زهـــرا هستیم / سالی که نکوست از بهارش پیداست…!

     

     

     

    موضوعات: ابزار تهاجم فرهنگی1  لینک ثابت

     [ 12:07:00 ب.ظ ]