میلاد بنت الحسین علیه السلام

برای روشن تر شدن جواب باید به این توضیحات توجه بکنیم :
در برخی منابع تعداد فرزندان امام حسین علیه السلام را ده نفر ذکر کرده‌اند : شش پسر و چهار دختر. نام سه تن از دختران امام حسین(ع) را آورده و به نام دختر چهارم اشاره‌ تکرده اند:
1- «اربلی» نویسنده کتاب «کشف الغمه» مى‏‌نویسد: امام حسین ده فرزند داشت. شش پسر و چهار دختر. و از دخترها زینب، فاطمه و سکینه را نام می‌برد و چهارمى را نام نمى‏برد. (جلد دوم، چاپ اول، تبریز، 1381 هجرى قمرى، ص 38 ).
2- علامه مجلسی نیز همین حرف را به نقل از کمال‏الدین بن طلحه آورده است. (بحارالانوار، ج 45، ص 331).
3- نویسنده کتاب «ناسخ التواریخ»، آورده است: محمد بن طلحه شافعى در «مطالب السؤل» مى‏گوید: امام حسین(ع) چهار دختر داشت: فاطمه، سکینه، زینب. و چهارمى را نام نبرده است (چاپ سوم، جلد چهارم سید الشهداء ، ص 238).
4- در کتاب «منتخب التواریخ» آمده است: یکى از قبورى که در شام واقع است، قبر حضرت رقیه بنت الحسین(ع) است. پس از آن داستان جالبى را نقل مى‏کند. مى‏گوید: شیخ محمدعلى شامى به من گفت: پدر بزرگ مادرى من سید ابراهیم دمشقى سه دختر داشت. دختر بزرگ، شبى در خواب حضرت رقیه را مى‏بیند. حضرت رقیه با او مى‏گوید: به پدرت بگو که به والى شام خبر بدهد که در قبر من آب افتاده، بیاید و تعمیر کند. دختر خواب را به پدر مى‏گوید ولى پدر مى‏ترسد و خبر نمى‏کند. شب دوم دختر وسط و شب سوم دختر سوم، همین خواب را مى‏بینند و شب چهارم خود سید ابراهیم آن حضرت را در خواب مى‏بیند و با عتاب به او مى‏گوید: چرا به والى خبر نمى‏دهى؟! سید نزد والى شام رفت و ماجرا را گفت. والى دستور داد علماى شیعه و سنى آمدند. والى گفت: قفل حرم به دست هر کس باز شود او متصدّى نبش قبر است. قفل به دست سید ابراهیم باز شد. سید قبر را نبش کرد و آن بچه را بیرون آورد و در بغل نگهداشت و قبر را تعمیر کرد. سید پس از پایان کار از خدا خواست خدایا پسرى برایم عطا کن. دعاى او قبول شد و سید مصطفى به دنیا آمد. والى شام ماجرا را به سلطان عبدالحمید عثمانى نوشت. سلطان عبدالحمید سید ابراهیم را متولى قبور شریفه کرد. و همین الآن تولیت قبور شریفه به دست سید عباس است که پسر سید مصطفى است. این ماجرا گویا در سال 1280 قمرى روى داده است(ص 388، چاپ اول).
5- کسی که درباره خرابه شام و درگذشت دختر چهار ساله امام حسین، گزارشی کوتاه ارائه کرده است عماد الدین حسن بن علی طبری صاحب کتاب «کامل بهایی» می‌باشد که وی نیز نامی از دختر متوفی نبرده است. مأخذ عماد الدین طبری کتاب «الحاویه فی مثالب معاویه»است که نویسنده آن «قاسم بن محمد بن احمد ماموفی» است. ایشان جریان را اینگونه نقل می کنند:
در کتاب «الحاویه فی مثالب معاویه» آمده است که زنان خاندان نبوت در حالت اسیرى، حال مردانى را که در کربلا شهید شده بودند، مخفى مى‏داشتند و به پسران و دختران آنان مى‏گفتند: پدرتان به سفر رفته و برمى‏گردد. پس از آنکه به دستور یزید زنان و کودکان اسیر را در جوار خانه یزید جاى دادند، در میان آنان دخترکى چهار ساله شبى خواب دید. از خواب بیدار شد و گفت: بابام کجاست؟ همین الآن او را در خواب دیدم . زنان و کودکان، همه به گریه افتادند. سر و صداى گریه یزید را از خواب بیدار کرد. یزید گفت: چه خبر است؟ گفتند: بچه‏اى پدرش را مى‏خواهد و براى همین زنان و کودکان گریه مى‏کنند. یزید دستور داد: سر پدرش را ببرید و در کنار او بگذارید. مأموران یزید سر امام حسین را آوردند و در برابر چشمان آن بچه قرار دادند. دختر چهار ساله وقتى نگاهش به آن سر افتاد ترسید و فریادى برآورد و پس از آن بیمار شد و وفات کرد. (عماد الدین طبرى، کامل بهائى، ج2، ص 179، چاپ اول، قم، مؤسسه طبع و نشر قم، 1376 ش).
بر اساس آنچه که در کامل بهایی آمده امام حسین علیه السلام دختر چهار ساله ای داشته و در شام دفن شده است و چون در کربلا رقیه نامی وجود داشته به این جهت احتمال می دهیم که نام او رقیه باشد و گرنه در منابع، نام این دختر بچه ذکر نشده است .
این دختر بچه نازنین امام حسین علیه السلام در سال 61 چهارسال داشت و بر این پایه در سال 57 هجری قمری به دنیا آمده است .

موضوعات: میلاد رقیه خاتون علیه السلام  لینک ثابت