یك نفر ماركسیسم است ,هجرت می‌كند از آن فكربه تفكر ادیان الهی. از ادیان الهی به اسلام, از فرقه‌های اسلامی به تشیع, از تشیع می‌آید به ایران. دست امام را می‌بوسد جبهه می‌رود بر می‌گردد و بنیان گذار شیعه می‌شود در كشور خودش.و الان پسرش در ایران طلبه است .
ما 4 تا پسر عمو داریم 5 تا پسر خاله داریم حاضر نمی‌شوند یكی از این‌ها یك تحولی داشته باشند. ما باید تمرین كنیم. آنهایی كه حال جنب و جوش ندارند جوان‌ها شما جوان هستید ,به شما بگویم كسی كه حال جنب و جوش ندارد بزرگ هم بشود خاصیتی نخواهد داشت.

آیت الله بهاء الدینی گفت امام 22 سالش بود از خمین آمد قم یكی از شخصیت‌های بزرگ مملكتی آن زمان كه 75 سالش بود یك چرندی گفت .یك آدم سیاستمدار تحصیل كرده با مرض یك نیشی زد به اسلام تا نیش زد ,آقا روح الله 22 ساله ,چنان زد توی گوش این پیرمرد. آیت الله بهاء الدینی می‌گفت حاج آقا روح الله یعنی امام در سن 22 سالگی به یك آدم با غرض با مرض چنان سیلی زد كه من وایستاده بودم عینكم چهل قطعه شد. این امام كه این رقم سیلی می‌زند جگر دارد كه از پاریس كه می‌‌اید بهشت زهرا به شاپور بختیار بگوید من توی دهن این دولت می‌زنم چون او رگ زدنش را در جوانی دارد. كه اگردر جوانی رگی ندارند بزرگ هم كه می‌شوند در پیری رگی نخواهند داشت .
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی- برگرفته از صوت فوق الذکر

موضوعات: ایت الله بهاالدینی  لینک ثابت