مطهری مقتول کدام جریان فکری است ؟

آنچه امروز مهم است ، و آنچه را که امروز باید به آن پرداخت ، تفکر گمراهی است که پس از سالها دوباره به جان اندیشه ی مطهری افتاده و قصد ترور مجدد او را نموده و البته اینبار ترور شخصیت او.


هر سال روز معلم در کنار اینکه یادآور مقام شامخ و بی نظیر معلمانی است که فتح الفتوح(1) تربیت انسانی بر عهده ی آنان است و به حق پای تخته ی سیاه پرونده اعمال خویش را سفید میکنند و خود را به کسوتی انبیایی می آرایند ، خاطره ای تلخ را نیز یادآوری میکند که برای انقلاب اسلامی و دنیای اسلام به حق ثلمه ای عظیم و حادثه ای ناگوار بود.


ترور علامه عظیم الشان مرتضی مطهری  ترور یک انسان معمولی نبود که آنهم به خودی خود انزجار آور و ضد انسانی است اما هر چه شان انسانها و دایره اثرگذاری مفید آنها بیشتر میشود فقدان آنها نیز غم انگیز تر و رنج آور تر خواهد بود و البته این همان سر گریه بر حسین (ع) است که شان و رفعتش بی مثال است ، اما این نکته مهم است که بدانیم جنگ با مطهری و کشتن او جنگ با چه شخصیتی و چگونه اندیشه ای است ؟ آیا مطهری چون روحانی است کشته میشود ؟ آیا چون فیلسوف روحانی استاد دانشگاه است ؟ آیا چون اهل منبر و وعظ و خطابه است ؟ پر واضح است که هیچکدام از اینها موجب شهادت او نبوده ، چرا که با این تعریف افراد زیادی بوده و هستند که هرگز مورد نظر دشمنان برای حذف فیزیکی نبوده و نیستند.شناختن مطهری و ویژگیهای او نشاندهنده ی اندیشه دشمنان او وتروریسم اندیشه است .

شهید مطهری در حقیقت  شهید علم و فقاهت ، فلسفه و عرفان ، معرفت و بصیرت ، تدین انقلابی و شعور پر شور اسلامی است ، آنان که حضور مطهری را در جامعه اسلامی تاب نیاوردند در حقیقت تبلور اندیشه ی او را برنتافتند .

آنچه امروز مهم است ، و آنچه را که امروز باید به آن پرداخت ، تفکر گمراهی است که پس از سالها دوباره به جان اندیشه ی مطهری افتاده و قصد ترور مجدد او را نموده و البته اینبار ترور شخصیت او.

اخیرا عده ای با نام و لقبی ظاهرا دینی در بین جمعیتهای متدین و مذهبی (مانند هیاتهای عزاداری و…) حضور یافته و با شعار فلسفه و عرفان اسلام را به گمراهی نموده، به اندیشه مطهری و شخصیت او و همچنین اساتید او از علامه طباطبایی (ره) تا مرحوم ملاصدرای صدر المتالهین توهین و فحاشی کرده و درصدد ایجاد فاصله بین این اندیشه و آحاد متدینین هستند. در این خصوص بیان این نکته مفید است که بزرگان این نظریه ی منحرف افرادی هستند که در دوران طاغوت پهلوی نه تنها هیچ احساس هجمه و حمله ای به دین نمیکردند بلکه گاهی با جملات و رفتار خود حکومت طاغوتی پهلوی را تایید کرده اند. افرادی که به قول امام راحل ( ره) در منشور مهم و جاودان روحانیت که در اسفند ماه سال 67 خطاب به حوزه ها تنظیم شده طرفدار شعار گمراه کننده و شکننده ی  حکومت در زمان غیبت شرک و کفر است بوده و با این بهانه تن به رضایت و گاه همکاری با حکومت طاغوت داده اند.


مقام معظم رهبری در بیان انواع تهاجم فرهنگی میفرمایند نوعی از تهاجم آنست که پس از مدتی اصول اصلی انقلاب را برای نسلی که با آنها دست و پنجه نرم نکرده سهل و کوچک کنند،(2)  امام ( ره) در همان منشور مهم  روحانیت میفرمایند :” فلسفه و عرفان گناه و شرک به‌شمار می‌رفت. در مدرسه‌ی فیضیه، فرزند خُردسالم- مرحوم مصطفی- از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چرا که من فلسفه می‌گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‌یافت، وضع روحانیت و حوزه‌ها، وضع کلیسا‌‌های قرون وسطی می‌شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‌‌ها را حفظ نمود.” و همان موقع با بصیرت به این موضوع که اینان پس از مدتی دوباره اقدامات خود را از سر خواهند گرفت میفرمایند:” ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده‌ی تفکر این گروه همچنان باز است ” .

شهید مرتضی مطهری  که امام (ره) او را پاره تن خود میداند با خون خویش درخت انقلابی را آبیاری کرد که تدین بدون انقلابی گری و فقه بدون سیاست در آن نه تنها جایی ندارد بلکه مشکوک و خطرناک است .

از درگاه باری تعالی مسئلت مینماییم که مردم متدین و انقلابی ایران اسلامی را از خطر افکار منحرف و خطرناکی که حاصل آن یقینا به نفع دشمنان تشیع و اسلام است حفظ فرماید.



 

1 -  لقبی است که امام راحل به موضوع تربیت انسانهای صالح در انقلاب دادند.

2 - نقل به مضمون

موضوعات: روز معلم  لینک ثابت