برگی از ناگفته های تاریخ پزشکی

حدود سال 1860، ویلیام راکفلر معروف به «بیلی پیر» یک فروشنده دوره گرد «تولیدات دارویی» بود همان داروهايي كه در فيلمها هم ملاحظه كرده ايد فردي روي يك سكو مي رود و اكسير جواني مي فروشد. بیلی شیشه هایی حاوی نفت خام را به عنوان «داروی ضد سرطان» به روستائیان می فروخت. اسم اين داروها “نوجول” بود كه او با فروش داروها به ثروتي قابل توجهی دست يافت. رفته رفته يك لشكري از شيادان را راه انداخت تا در سطح وسيعي اين داروهاي نفتي را بفروشند. بعد پسر وی «جان راکفلر» نیز به کمک وام هایی که از راتچیلدها، دریافت کرد «استاندارد اویل» را تاسيس كرد. خیلی زود، پزشکان دریافتند که نوجول به دلیل از بین بردن برخی ویتامین های بدن، موجب بروز بیماری های مهم می شود و درصدد جلوگیری از تولید آن برآمدند. همین امر سبب گردید تا استاندارد اویل در تلاشی به منظور جلوگیری از سقوط بازار دارو، ماده «کاروتن» را نیز به نفت خام اضافه كند، و سناتور «رویالساموئل کاپلند»، پزشک هومیوپات و سناتور «نیویورک»، نیز مأموریت یافت در ازای دریافت سالانه 75000 دلار، تبلیغاتی به راه انداخته، به ارتقای دارو کمک کند. هومیوپاتي به اين مي پردازد كه چگونه مي توان يك ماده را به شدت رقيق كرده و به مصرف بيمار رساند. مثلا يك قطره از يك ماده را در يك ليوان آب مي ريزند و در مدت زماني طولاني آن را به بيمار مي دهند. و بدين ترتيب، تلاش پزشکان برای حذف دارو از بازار بی ثمر ماند. «نوجول» امروز نیز در قالب روغن پارافین خالص در بازار به فروش می رسد.

دیوید راکفلر، مدیر بنیاد راکفلر و متحد استراتژیک محمدرضاپهلوی و پدر تراریخته دنیا در ۱۰۱ سالگی و پس از دست‌کم سه نوبت تعویض قلب، در اثر عارضه قلبی چشم از جهان فروبست.

 به نقل از رسانه‌های جهان، این سرمایه‌دار امریکایی، مدیر چند بنگاه بزرگ اقتصادی  ازجمله بنیاد راکفلر و گروه چیس بانک منهتن و نوه سرسلسله خاندان راکفلر بود که بنابر گزارش نشریه معتبر «فوربز» تاکنون بزرگترین سرمایه‌دار تاریخ بشر بوده است.

دیوید دکترای تخصصی اقتصاد خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. وی فعالیتهای اجرایی را از 1940 میلادی آغاز کرد و برای تشکیل «حکومت واحد جهانی» (آرمان صهیونیزم جهانی) در عرصه‌های مختلف به فعالیت پرداخت. ایفای نقش فعال سیاسی در عرصه ملی و بین‌المللی، تأثیر در انقلابها و کودتاهای متعدد در سطح جهان (خصوصاً در تقابل بلوک شرق و غرب در جریان جنگ سرد)، هدایت و پشتیبانی جریانهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان، تأثیرگذاری در مراکز علمی و پژوهشی پیشتاز، خصوصاً در حوزه‌ علوم انسانی (مانند بنیاد کارنگی) و کشاورزی (مانند بنیاد جایزه جهانی غذا و خزانه بذر سوالبارد) و همچنین تشکیل و رهبری محفل فرا راهبردی «بیلدربرگ» از 1954 تاکنون بخشی از اقداماتی است که او در این راستا انجام داده است.

او خود در سال 2002 در کتاب خاطراتش می‌نویسد:
«برای بیش از یک قرن افراط‌گرایان ایدئولوژیک از طیفهای مختلف سیاسی رویدادها را به‌صورت علنی در دست گرفته بودند. برای این منظور می‌توانم به مواجهه‌ام با فیدل کاسترو اشاره کنم. او با حمله به خانواده راکفلر ادعا کرد که ماورای مناسبات سیاسی و اقتصادی، بر امریکا نفوذ مفرطی داریم. برخی حتی بر این باورند که ما بخشی از توطئه‌های مخفی علیه منافع ایالات متحده هستیم.توصیف من و خانواده‌ام این است که ما به‌عنوان «انترناسیونالیست»، همداستان عده‌ای دیگر در جهان، برای ساخت یک جهان با ساختار یکپارچه‌تر سیاسی و اقتصادی هستیم. در صورتی که اتهام ما این است من ایستاده‌ام و به آن افتخار می‌کنم.»

از دیگر اقدامات راهبردی او می‌توان به پیگیری و توسعه پروژه خطرناک «انقلاب سبز» در سطح جهان اشاره کرد. این پروژه عظیم، طی نیم قرن به بهانه «کمبود غذا» با راهبرد کشاورزی صنعتی، استفاده از کودها و سموم کشاورزی را در سراسر جهان توسعه داد و به نابودی میراث هزاران ساله کشاورزی بومی و ارگانیک انجامید. به این ترتیب تنها یکی از مشکلات ایجاد شده برای مردم جهان توسط این خاندان «شیوع بی سابقه سرطانهای مختلف» ناشی از مصرف سموم در محصولات کشاورزی بود. دیوید راکفلر به‌صورت خاص مبدع و رهبر سیستم امریکایی ابداع‌کننده بذرهای تراریخته نیز بود.

گذشته از این موارد، رابطه خصمانه این فرد با انقلاب اسلامی، مثال‌زدنی است. دوستی دیرینه او با محمدرضا پهلوی و تأمین مالی سازمانهای متخاصم و برانداز  مانند نایاک  پیش از این در گزارش «ایران؛ ایری؛ راکفلر» بررسی شد. طی سال گذشته ذیل پرونده «مزرعه پدری» با گشودن صفحه گزارش ویژه «ایران؛ ایری؛ راکفلر» از بخشی از فعالیتهای گسترده و جنایت‌آمیز این فرد و سازمانهای تابعه‌اش طی یک قرن اخیر پرده برداشت.

دیوید راکفلر که متولد 21 خرداد 1294 شمسی بود سرانجام در 101 سالگی دار فانی را وداع گفت.

فرزندانمان را از چه زمانی تربیت کنیم؟

آغاز شروع تربیت فرزند در واقع با انتخاب درست همسر صورت می گیرد .از لحاظ علمی نیزدر ازدواج ها ژن ها به صورت وراثتی منتقل می شود و خصوصیات پدر و مادر به فرزند منتقل می شود .امامان ما چهارده قرن پیش به این موضوع توجه داشته اند .

“بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه ‏السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب‏شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏مانند بودند، و حضرت علی علیه‏السلام نیز این انتخاب را پسندید.

ام ‏البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏کرد و آن را فریضه‏ای دینی می‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است. ” ” کنزالمطالب “

وقتی خبر واقعه ی عاشورا به او رسید قبل از این که حال فرزندان خود را بپرسد از امام حسین سوال می کند که آیا حال امام خوب است و بعد از حال فرزندان خود جویا می شود و این مطلب گویای این نکته است که رفتار و عملکرد ما باید با باورهای فکری ما مطابق باشد .

مهمترین رکن شخصیتی حضرت ام البنین تربیت و احترام بود که این در تربیت فرزندانش مشهود بود و همیشه به فرزندان خود می گفت که تا جایی که ممکن است باید با فرزندان حضرت فاطمه زهرا(س) با تواضع برخورد کنید.